دنباله دار ویژگی های دختر نقش اصلی رمان ها...نخونی از دستت رفته ها.

[Lu^na☆]

به نظرم یکی از نکات خیلی مسخره اونجاست که همیشه نصف دخترهای اطراف پسر نقش اصلی یا خیلی سبکن یا خیلی حسود...بدون استثنا هم اگه پسر منشی داشته باشه، منشیش آرایش غلیظ داره و با دختر نقش اصلی مشکل داره! خب یعنی یه دختر سنگین و باوقار کنارشون پیدا نمیشه؟ همیشه هم منشی‌هاشون مثل عقده‌ای ها رفتار میکنن؟

 

[Hasti_A]

به نظرم یکی از نکات خیلی مسخره اونجاست که همیشه نصف دخترهای اطراف پسر نقش اصلی یا خیلی سبکن یا خیلی حسود...بدون استثنا هم اگه پسر منشی داشته باشه، منشیش آرایش غلیظ داره و با دختر نقش اصلی مشکل داره! خب یعنی یه دختر سنگین و باوقار کنارشون پیدا نمیشه؟ همیشه هم منشی‌هاشون مثل عقده‌ای ها رفتار میکنن؟

واقعا
اصلا توی این رمان ها یک دختر نجیب پیدا نمیشه. ماشاالله همه پر عشوه هستن

 

[Hasti_A]

یا مثلا چرا باید همه دانشجو باشن و روز اول دانشگاه دیر کنن و با پرویی برن روی صندلی معلم بشینن و همه دانشجو ها هم هرهر بخندن بعد هم همه استاد رو که خیلی خوشگل هست رو با دانشجو اشتباه بگیرن بعد استاد با صدای بلند داد بزنه بگه بیرون و تا آخر داستان هم این استاد و دانشجو خوشگلمون کلی با هم کل کل کنن و آخرش عاشق هم بشن؟

 

[Sepideh.T]

بعضی ها هم که مثلا می خوان به رمانشون رنگ و لعاب مذهبی بدن یه پسر مذهبی سر راه دختر لجباز و بی قید و بند رمانشون قرار می دن بعد دختره از طریق عشق اون به خدا می رسه و چادری میشه یه کلیشه مزخرف و حال به هم زن برای رمان هایی که فقط ظاهر مذهبی دارن. صدا و سیما یه فیلم اینجوری ساخت اینا دیگه ول کن معامله نیستن.

اوهوم‌
ولی رمان تا تلاقی‌ خطوط‌ موازی خیلی نازه

 

[زهرا ادیب]

اوهوم‌
ولی رمان تا تلاقی‌ خطوط‌ موازی خیلی نازه

نخوندم ولی به نظرم آدم باید خودش با تحقیق به خدا برسه نه با عشق یکی دیگه و احساسی

 

[Sepideh.T]

نخوندم ولی به نظرم آدم باید خودش با تحقیق به خدا برسه نه با عشق یکی دیگه و احساسی

قبل از این که با امیر‌ احسان ازدواج کنه چادری بود‌ اصلا...

 

[bahareh.s]

پاکی در حد آب ولی دهن در حد فاضلاب:|
تازه ننه بابا هم اوپن مایند
والا مادر پدر من منو میکشن ب گوشیم نگا کنم بخندم
چ برسه تا 12 و 1 بیرون باشم و خونه این و اون بخوابم
یا چ برسه به اینکه برام خونه مجردی بگیرن

 

[Hasti_A]

بعضی نویسنده ها این طور رمان ها رو مینویسن بعد یک بدبختی که تازه با رمان آشنا شده میره این ها رو میخونه فکر میکنه رمان همینه بعد میره مثل اونو مینویسه. همینطور چرخه ادامه پیدا میکنه

 

[Hasti_A]

یا یک سوال
اصلا دختری هست که خیلی راحت با پسر ها حرف بزنه و تازه کل کلم بکنه؟
البته بعضی ها که به این میگن طنز!

 

[Hasti_A]

راستی چرا همیشه باید روز عروسی ۳ تا دوستا باهم باشه؟ حالا جالب اینجاست که پسره ۲ تا دوست صمیمی مجرد داره که اون دوتا میرن شوهر اون ۲ تا دوست دختره میشن.
به نظرم این طور رمان ها یک ژانر فانتزی هم به رمانشون اضافه کنن بد نیست؟