مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[Es_shima]

یک اگر، پوچِ بزرگ، شاید کمی... تکراری‌ست
و جواب من جوابی که نه... تنها آری‌ست..

 

[بانو :)]

تا که صبح می‌شود یک جور دیگر میشوم
با توکل بر خدا، آماده امر مولا میشوم ^_^

 

[Michel]

ما از سر آزادگی و از سر یک رنگ
گاهی نظر لطف نماییم به الدنگ

 

[Michel]

گاهی به حقیری نظر افکندم و آنگاه
او فکر نماید که بهادار شده کاه

 

[Michel]

هر دُر به وفای ثمنی گشت بهادار
دیوانه به گاینده ی خود گشت وفادار

 

[زینب میشی]

رفت و ندید از بر من چه ها که برداشت

او رفت که روح جدا از من و تن داشت

 

[Michel]

تو پاکی و نمیدانی که ناپاکند بسیاری
چهان را پوچ پندارند و تو هرگز نپنداری

 

[زینب میشی]

یافته ام پاکی و عزت را ز دامان گلی چون مادرم

رحمت معبود به ذات پاک و شیر مادرم

تو پاکی و نمیدانی که ناپاکند بسیاری
چهان را پوچ پندارند و تو هرگز نپنداری

 

[Es_shima]

می‌توانست کمی خب که تظاهر نکند : )
گرچه نیست یاور ما... ولی تمسخر نکند!




*به خودت بگیر!

 

[Michel]

دیوانه تر از من تو ، ای از همه بیگانه
بیهوده نمودی رخ ، بر شمع و به پروانه