کامل شده مجموعه اشعار حوض ماهی فکرم | roro nei30 کاربر انجمن یک رمان

[roro nei30]

عشق را گل نکنیم

عشق را گل نکنیم
شاید این عشق روان
میرسد تا بشوید قلبی
شاید این حس زلال
علت این همه دعوا باشد
مانند سپهری از جنس سهراب گویم
«آب را گل نکنیم
در فرودست انگار، کفتری می‌خورد آب»

 

[roro nei30]

مثل این دوست داشتن

دوستت دارم
مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
مثل آرامستان
متل این امثال ها

 

[roro nei30]

سخن های یک دیوانه

بی نفس...
بی قلب و بی اجلاس...
می نشینی کنج یک آلونک...
خنده ات بند آمده...
غصه ات بند آمد؟...
هر طرف...
هر لحظه...
این منم که با خودم می سخنم...

 

[roro nei30]

خاطرات

خاطره آن موی بلندی ست که در اوج فلک
بی نوازش می پرید بر کنج این آلونک
یا که آن حس نهفتی ست که در آرامش
می شنید گریه یک دختر خندانک را
می شود گفت که این خاطره بی تابی
آن روزیست که در خاطراتم مردی

 

[roro nei30]

تو
من تو را می خواهم
هر کجا باشی ،هستی
من تو را میخواهم
بیا تا بشوی گوهر جان منو
عشق و انفاس منو
نفس های این پسین

 

[roro nei30]

چه کنم؟
بودنم رفت و دلم رفت
هستیم هرچه که کردم برفتند
من ماندم ویک خواب عجیب و
من ماندم و یک قلب مریض و
تو بگو چه کنم من که وجودی ندارم
چه کنم من که احساس ندارم

 

[roro nei30]

با من بمان نازی من
بی من نمان شادی من
ناز نفس هایت را
میشمارم تا تواند
بی مروت کند ذات مرا

 

[roro nei30]

تکرار های مکرر
دل ها به فدای نفس های مکرر
می بود چنین قفس های مکرر
تکرار ها فقط باتو زیباست
تکرار فقط حس نفس های تو زیباست

 

[roro nei30]

مرد من
مرد من رفت و دلم آشوب شد
مرد من رفت و دلم مرداب شد
حس من رست و قلم خاموش شد
قلب من خشک شد و بی هوش شد

 

[roro nei30]

عشق را باید جست
عشق را باید جست
هرکجا باشم ، هستم ، میتوانم پیدایش کنم
میتوانم هرکجا توصیفش کنم
زیر دریا
روی آب
این نفس را می توان پیدا کرد