زندگینامه بیوگرافی عمعق بخاری

  • نویسنده موضوع Roshanak_QW
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 66
  • کاربران تگ شده هیچ

Roshanak_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
25/6/20
ارسالی‌ها
10,011
پسندها
23,015
امتیازها
78,373
مدال‌ها
56
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1
امیرالشعرا شهاب‌الدین عَمعَق بُخاری (؟ –۵۴۲ یا ۵۴۳ قمری) مُکَنی به ابوالنجیب و ملقب به شهاب الدین و امیرالشعراء، از شاعران پارسی گوی سدهٔ پنجم و ششم قمری در ماوراءالنهر است. او به درگاه پادشاهان آل افراسیاب تعلق داشت و چند تن از امیران آن را مدح کرده‌است. اشعار وی آکنده از صنایع بدیعی است. او بخصوص در تشبیه چیره‌دست است. عمعق عمری دراز (بیشتر از صد سال) یافت. انوری ابیوردی عمعق را در شعر اهل خراسان خود به عنوان استاد سخن یاد می‌کند و مصرعی از شعر او: «خاک خون آلود ای باد به اصفهان بر» را تضمین می‌کند.

تخلص او را برخی «عمیق» و «عمیقی» گفته‌اند، ولی گویا تخلصش در اصل «عقعق» (که نام مرغی است هشیار) بوده و بعدها توسط رونویسان به صورت عمعق (که ظاهراً کلمه‌ای است بی‌معنی) درآمده.​
 

Roshanak_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
25/6/20
ارسالی‌ها
10,011
پسندها
23,015
امتیازها
78,373
مدال‌ها
56
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #2
پیشینه
عمعق در حدود سال ۴۴۰ هـ.ق. در بخارا زاده شد و پس از مهارت در شعر و ادب به سمرقند رفت و به دربار آل خاقان راه یافت و در نزد پادشاهان این دودمان تقربی تمام پیدا کرد؛ و از سلجوقیان با سنجر نیز رابطه داشت؛ و از شاعران ماوراءالنهر با رشیدی سمرقندی در دربار آل خاقان بسر می‌برد و این دو شاعر با هم مناقشاتی داشتند. انوری شاعر نیز معاصر عمعق بود و به استادی وی در شعر مقر است. عمعق را پسری بود به نام حمیدی یا حمید یا حمیدالدین که برخی می‌گویند وی نیز شاعر بود و با سوزنی مهاجات داشت. عمر عمعق را فزون بر صد سال نوشته‌اند و درگذشت او باید در حدود سال ۵۴۲ یا ۵۴۳ هَ.ق. باشد.

او نه تنها به لفظ ملقب به امیر الشعرا است، بله، به معنای فئودالی، واقعاً شایسته چنین منصبی بود و همه...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Roshanak_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
25/6/20
ارسالی‌ها
10,011
پسندها
23,015
امتیازها
78,373
مدال‌ها
56
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #3
او مدیحه‌سرایی ممتاز بود؛ ولی، با این همه، شهرتش بیش‌تر در سرودن شکواییه بود. یک مثنوی تألیف کرده که متأسفانه به دست نمانده. تاریخ نگارش آن پس از ابوالمؤید و امانی و موضوعش سرگذشت یوسف و زلیخا بوده. در سرودنش فنون فوق‌العاده متصنع شاعری به کار رفته بود؛ چنان‌که هر بیتش به دو بحر مختلف خوانده می‌شد.

از اشعار اوست:

خیال آن صنم سروقدّ سیم‌ذقن به خواب، دوش، یکی صورتی نمود به من
هلال‌وار رخ روشنش گرفته خسوف کمندوار قد راستش گرفته شکن
نه نزدِ عارض گلرنگ او نشانهٔ گل نه گِردِ سینهٔ سیمین او نسیم سمن
سمنْش سوخته و ریخته گُلش در گِل یکی ز دودِ دریغ و یکی ز بادِ مِحَن
رخی که بود چو جانِ فریشته رخشان ز خاک و خون شده همچون لباس اهریمن
شهیدوار به خون...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا