مشاعره مشاعره با حرف و

  • نویسنده موضوع Deleted
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 59
  • بازدیدها 956
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #51
وصالِ او زِ عمر جاودان بِه
خداوندا مرا آن دِه که آن بِه
وحدت سرای دل به جهانی برابر است
هر گوشه اش به کنج دهانی برابر است

هر شعر ابدار که دل میبرد ز جا
هر مصرعش به سرو روانی برابر است
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
2/8/19
ارسالی‌ها
2,494
پسندها
15,602
امتیازها
42,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #52
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می‌درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می‌آفرید
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #53
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می‌درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می‌آفرید
و آنکه سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنکه سوگند من و توبه‌ام اشکست کجاست

و آنکه جان‌ها به سحر نعره زنانند از او
و آنکه ما را غمش از جای ببرده‌ست کجاست
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
2/8/19
ارسالی‌ها
2,494
پسندها
15,602
امتیازها
42,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #54
وعدهٔ این چرخ همه باد بود
وعده رطب کرد و فرستاد تود
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #55
وعدهٔ این چرخ همه باد بود
وعده رطب کرد و فرستاد تود
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم
با تو او را تک و تنها بگذارم بروم
به کجا می شود از معرکه ی عشق گریخت
گیرم امروز از اینجا بگذارم بروم
سرنوشت من عاشق هم از اول این بود
سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم
 
امضا : m.sina

♡°DINA°

ناظر رمان
ناظر رمان
تاریخ ثبت‌نام
25/1/24
ارسالی‌ها
71
پسندها
227
امتیازها
1,048
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #56
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم
با تو او را تک و تنها بگذارم بروم
به کجا می شود از معرکه ی عشق گریخت
گیرم امروز از اینجا بگذارم بروم
سرنوشت من عاشق هم از اول این بود
سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم
واقف نگشته بودم از بی وفائی تو
تا روز مرگ ، یعنی روز جدائی تو
 
امضا : ♡°DINA°

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #57
واقف نگشته بودم از بی وفائی تو
تا روز مرگ ، یعنی روز جدائی تو
وجود من به کف یار جز که ساغر نیست
نگاه کن به دو چشمم اگرت باور نیست

چو ساغرم دل پرخون من و تن لاغر
به دست عشق که زرد و نزار و لاغر نیست
 
امضا : m.sina

.Mobina.

مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/1/24
ارسالی‌ها
3,873
پسندها
9,351
امتیازها
38,773
مدال‌ها
20
سطح
16
 
  • مدیر
  • #58
وقت اذان است و باری دگر تو را دیدم
ای همدم صبح‌های من، تو را دیدم
 

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,214
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #59
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #60
وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد
مرده ان تن که بدو مژده جانی نرسد

تیر صبحی که مرا از تو سلامی نرسد
تلخ روزی که ز شهد تو بیانی نرسد
 
امضا : m.sina

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
75
بازدیدها
1,572
پاسخ‌ها
111
بازدیدها
1,391
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
1,041
پاسخ‌ها
82
بازدیدها
1,321
پاسخ‌ها
63
بازدیدها
937
پاسخ‌ها
79
بازدیدها
1,204
پاسخ‌ها
78
بازدیدها
1,121

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا