شاعر‌پارسی اشعارسعيدبيابانكى

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
بگذار این شاعر جوانی کرده باشد

با واژه ھا نامھربانی کرده باشد

بگذار ما را باد با خود برده باشد

تنھایی ما را جھانی کرده باشد

بگذار بین دوستان و دشمنانت

خنجر فقط پادرمیانی کرده باشد

می داند احوال من بی برگ و بر را

ھرکس کھ عمری باغبانی کرده باشد

کی دیده ای یک زنبق ھفتاد و یک برگ

بالای نی شیرین زبانی کرده باشد

ای گل ! نبینم نشنوم دست پلیدی

لب ھایتان را خیزرانی کرده باشد ...
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
عمری خطاب کردند ناخورده م**س.ت مارا

آویختند چون تاک از داربست ما را

آیینه وار بودیم ھمراز سینه صافان

آن آھنین دل آمد درھم شکست ما را

دلبسته ی نگاِه آن آتشین نگاهیم

بگذار تا بنامند آتش پرست ما را

دزدانه تا کی و چند این پرده را برانداز

بگذار تا ببینند ساغر به دست مارا

بی حد زدند مارا از حد گذشته بودیم

شادیم از آنکه دیدند هشیار و م**س.ت ....ما را !
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست

با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید

ازدواج و عقد یک امر مھم و جدی است

لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید

بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ

معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه

با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید

البته خیلی نباید ھول و پرخور بود ھا

پیش فامیل مقابل آبروداری کنید

میوه، شیرینی، شب پاتختی مان ھم لازم است

پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید

گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی

دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید

موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان

پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید

ھرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر

ھدیه را ھم چرب تر، از روی ناچاری کنید

در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
از بس گلایه و غم از روزگار دارد

آیینه روزگاری است، گرد و غبار دارد

ھر عابری در این شھر یک مرده ی عمودی است

این شھر تا بخواھید، سنگ مزار دارد

این آسمان بعید است، بی روشنا بماند

از بس ستاره ھای دنباله دار دارد

غم های بی نهایت، عشاق بی کفایت

من بی حساب دارم، او بی شمار دارد

در عین سر به زیری، سر م**س.ت و سربلند است

چون تاک ھر که خانه بالای دار دارد

عشق اناری ام را از من ربود دارا

من عاشق انارم، سارا انار دارد....
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
گرفته بوی تو را خلوت خزانی من

کجایی ای گل شب بوی بی نشانی من؟

غزل برای تو سر میُبرم، عزیزترین!

اگر شبانه بیایی بھ میھمانی من

چنین که بوی تنت در رواق ھا جاری است

چگونه گل نکند بغض جمکرانی من؟

عجب حکایت تلخی است نا امید شدن

شما کجا و من و چادر شبانی من؟

در این تغّزل کوچک، سرودمت ای خوب

خدا کند که بخندی به ناتوانی من

به پای بوس تو آیینه دستچین کردم

کجایی ای گل شب بوی بی نشانی من؟
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
در فغان آرید نای ھفت بند عشق را

تا بخوانیم شعر زیبا و بلند عشق را

زرد کوه درد سنگین است روی شانه ام

بر کدامین دوش بگذارم سھند عشق را

مجمر جان مرا از داغ ھا لبریز کن

تا به رقصی گرم وادارم سپند عشق را

می پسندد قامتم را در لباس زخم ھا

می پسندم خاطر زیبا پسند عشق را

غنچه طبعم ھوای لب گشایی کرده است

بر لبم مھمان کن امشب نوشخند عشق را

ھفت بند جان من دارد ھوای سوختن

در فغان آرید نای ھفت بند عشق را
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
با من چه کرده است ببین بی ارادگی

افتاده ام به دام تو ای گل به سادگی

جای ترنج، دست و دل از خود بریده ام

این است راز و رمز دل از دست دادگی

ای سرو! ذکر خیر تو را از درخت ھا

افتادگی شنیده ام و ایستادگی

روحی زلال دارم و جانی زلال تر

آموختم از آینه ھا صاف و سادگی

با سکّه ھا بگو غزلم را رھا کنند

شاعر کجا و تھمت اشراف زادگی ...
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
نه از این کوه صدایی نه در این دشت غباری

نه به این روز امیدی نه از آن دور سواری

آنقدر لالۀ وارونه در این کوه نشسته ست

که نمانده ست به پیراھنت ای دشت غباری

بس که خون و غزل و خاطره پاشید به دیوار

بر نمی آید از این طبع پریشان شده کاری

شب و خرناس گرازان ،نه کلیدی نه چراغی

باغ عریان و ھراسان، نه ترنجی نه اناری

دم مسموم که پیچید در این کوچۀ بن بست

که نی افتاد کناری قلم افتاد کناری

آی خورشید تباران ھمه فانوس بیارید

تا بگردیم پی آینه ای ، آینه داری

سبدی واژه بیارید و بھاری گل و افسوس

تا بسازیم برای غزلی ناب مزاری

چه شد آن یار سفرکرده که چون موج رھا بود

زیر پیراھن باران زده اش تازه بھاری

مانده زان یار که چون خاطره پر ریخته در باد

قلمی بی سر و، ته ماندۀ چشمان خماری

برس ای عشق به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
مبتلا کرده ست دلھا را به درد دوری اش

نرگس پنھان من با مستی اش ، مستوری اش

آه می دانم که ماه من سرک خواھد کشید

کلبه ی درویشی ام را با ھمه کم نوری اش

آسمانی سر به سر فیروزه دارد در دلش

گوش ھا م**س.ت تغزل ھای نیشابوری اش

یک دم _ ای سرسبزی یک دست ! _ در صور ات بَِدم

تا بھاران دم بگیرد با گل شیپوری اش

ماه می گردد به دنبال تو ھر شب سو به سو

آسمان را با چراغ کوچک زنبوری اش

آنک آنک روح خنجر خورده ی فردوسی است

لا به لای نسخه ی سرخ ابومنصوری اش

بوسه نه جمع نقیضین است در لب ھای او

روزگار تلخ من شیرین شده از شوری اش

گر بیایی خانه ای می سازم از باران و شعر

ابرھای آسمان ھا پرده ھای توری اش
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

Arsin

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
عشق هر روز به تکرار تو بر می خیزد

اشک هر صبح به دیدار تو بر می خیزد

ای مسافر به گلاب نگهم خواهم شست

گرد و خاکی که ز رخسار تو بر می خیزد

مگر ای دشت عطش نوش گناھی داری

کاسمان نیز به انکار تو بر می خیزد

تو به پا خیز و بخواه از دل من بر خیزد

حتم دارم که به اصرار تو بر می خیزد

شعر می خوانم و یک دشت غم و آھن و آه

از گلوی تر نیزار تو بر می خیزد

مگر آن دست چه بخشید به آغوش فرات

که از ان بوی علمدار تو بر می خیزد

پاس می دارمت ای باغ که ھر روز بھار

به تماشای سپیدار تو بر می خیزد

ای که یک قافله خورشید به خون آغشته

بامداد از لب دیوار تو بر می خیزد

کیستم من که به تکرار غمت بنشینم

عشق ھر روز به تکرار تو بر می خیزد
 
امضا : Arsin
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] zeinab z

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا