شاعر‌پارسی اشعار قیصر امین پور

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
قیصر امین‌پور
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

قیصر امین‌پور
200px-5470_272.jpg

قیصر امین‌پور
زادروز ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸
شهرستان شوشتر، روستای گتوند (شهرستان امروزی)
مرگ ۸ آبان ۱۳۸۶ (۴۸ سال)
بیمارستان دی، تهران
ملیت ایرانی
پیشه شاعر، ترانه‌سرا
قیصر امین‌پور (زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ - درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر ایرانی بود.
 
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن

خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری

آفتاب زرد وغمگین؛ پله های رو به پایین

سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری

با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری

صندلیهای خمیده؛ میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده؛ گریه های اختیاری

عصر جدولهای خالی؛ پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی؛ نیمکتهای خماری

رونوشت روزها را؛ روی هم سنجاق کردم

شنبه های بی پناهی؛ جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را؛ با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی؛ باد خواهد برد باری

روی میز خالی من؛ صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیتها؛ نامی از ما یادگاری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغـــاز عالــم تو را دوست دارم

چه شب ها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم ؛ تـــــو را دوست دارم

نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی !

من ای حس مبهــــم تــــو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

بیــــا تا صدا از دل سنگ خیــــزد

بگوییم با هم : تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد همـــآواز با ما :

تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
حرفهــــا دارم اما ... بزنم یا نزنم؟

با توام، با تو ،خدا را! بزنم یا نزنم؟

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست

چــــه کنــم؟ حـرف دلــــــم را بزنــــم یا نزنــم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زیــــر قول دلــــــم آیا بزنــم یا نزنــم؟

گفته بودم کـه به دریا نزنم دل اما

کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:

دست بر میــــوه‌ی حوا بزنم یا نزنم ؟

به گناهی که تماشای گل روی تو بود

خار در چشـــم تمنا بزنــــم یا نزنــــم؟

دست بر دست همه عمر در این تردیدم:

بزنـــم یا نزنـــم؟ هـــا؟! بزنـــم یا نزنـــم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
با تيشه ی خيـــــــال تراشيده ام تو را

در هر بتی كه ساخته ام ديده ام تو را


از آسمــان بــه دامنـــــــــم افتاده آفتاب؟

يا چون گل از بهشت خدا چيده ام تو را


هر گل به رنگ و بوی خودش می دمد به باغ

من از تمــــام گلهـــــــا بوييده ام تـــــــــــو را


رويای آشنای شب و روز عمــــر من!

در خوابهای كودكی ام ديده ام تو را


از هــــر نظر تــــــــو عين پسند دل منی

هم ديده، هم نديده، پسنديده ام تو را


زيباپرستیِ دل من بی دليل نيست

زيـــرا به اين دليل پرستيده ام تو را


با آنكه جـز سكوت جوابم نمی دهی

در هر سؤال از همه پرسيده ام تو را


از شعر و استعـــاره و تشبيه برتــــری

با هيچكس بجز تو نسنجيده ام تو را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد


ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد


آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد


هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد


هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد


از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
من

سالهای سال مردم

تا اینکه یک دم زندگی کردم

تو می توانی

یک ذره

یک مثقال

مثل من بمیری؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
قیصر امین پور :

دو دستم ساقه سبز دعایت
گـل اشـکم نثـار خاک پایـت

دلم در شاخه یاد تو پیچیـد
چو نیلوفر شکفتـم در هوایت

به یادت داغ بـر دل مـی نشانـم
زدیده خون به دامن می فشانم

چو نــی گر نالم از سوز جـدایـی
نیستان را به آتش می کشانم

به یادت ای چـراغ روشـن مـن
ز داغ دل بسوزد دامـن مـن

ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن

همه شب خواب بینم خواب دیدار
دلـی دارم دلـی بـی تـاب دیدار

تو خورشیدی و من شبنم چه سازم
نه تـاب دوری و نه تاب دیــدار

سـری داریـم و سـودای غـم تـو
پـری داریـم و پــروای غم تـو

غمت از هر چه شادی دلگشاتـر
دلـی داریـم و دریــای غم تـو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
بوی بهار می شنوم از صدای تو

نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو

ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من

ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو

ای صورت تو آیه و آیینه خدا

حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر

آورده ام که فرش کنم زیر پای تو

رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام

تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود

ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو

امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من

فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هوای تو می تپد

چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو

همبازیان خواب تو خیل فرشتگان

آواز آسمانیشان لای لای تو

بگذار با تو عالم خود را عوض کنم:

یک لحظه تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

Eli.D :)

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
6/4/17
ارسالی‌ها
623
پسندها
1,971
امتیازها
16,473
مدال‌ها
8
سن
23
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم

ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم


چو گلدان خالی لب پنجره

پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم


اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم

اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم


اگر دل دلیل است، آورده‌ایم

اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم


اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم

اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم


گواهی بخواهید، اینک گواه

همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم


دلی سر بلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده‌ایم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Eli.D :)

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا