شاعر‌پارسی اشعار محمد سلمانی

  • نویسنده موضوع Hilary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1,007
  • کاربران تگ شده هیچ

FarshadR

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/12/17
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
سطح
0
 
  • #21
در نگاهت رنگ آرامش نمایان می شود

آه می ترسم که دارد باز طوفان می شود



آرزوهایم ،همین کاخی که برپا کرده ام

زیر آن طوفان سنگین سخت ویران می شود



خوب می دانم که یک شب در طلسم دست تو

دامن پرهیز من تسلیم شیطان می شود



آنچه از سیمای من پیداست غیر از درد نیست

گرچه گاهی پشت یک لبخند پنهان می شود



عاقبت یک روز می بینی که در میدان شهر

یک نفر با خاطراتش تیر باران می شود
 

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/19
ارسالی‌ها
580
پسندها
896
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • #22
بي‌حرمتي به ساحت خوبان قشنگ نيست
باور كنيد پاسخ آيينه سنگ نيست
سوگند مي‌خورم به مرام پرندگان
در عرف ما سزاي پريدن تفنگ نيست
با برگ گل نوشته به ديوار باغ ما
وقتي بيا كه حوصلة غنچه تنگ نيست
در كارگاه رنگرزانِ ديار ما
رنگي براي پوشش آثار ننگ نيست
از بردگي مقام بلالي گرفته‌اند
در مكتبي كه عزّت انسان به رنگ نيست
دارد بهار مي‌گذرد با شتاب عمر
فكري كنيد فرصت پلكي درنگ نيست
وقتي كه عاشقانه بنوشي پياله را
فرقي ميان طعم ش*ر..اب و شرنگ نيست
تنها يكي به قلّه تاريخ مي‌رسد
هر مرد پا شكسته كه تيمور لنگ نيست
***
...کاش میشد بنویسم بزنم بر در باغ
که من از اینهمه دیوار بدم می آید
دوست دارم به ملاقات سپیدار روم
ولی از مرد تبردار بدم می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا