مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

[مرمریی]

سلام دوستان یه رمانی سال های قبل خوندم که چیز زیادی ازش یادم نیست اما بدجور فکرمو این روزا درگیر خودش کرد
رمان راجب دختری توی محله ی پایین شهره که ریزه میزه اس و تیپ پسرونه میزنه موهاشو میره سلمونی کوتاه میکنه و حتی بلده جیب بری کنه از قضا یه روز یه پسر پولدار با کلاس و میبینه و میخواد جیبشو بزنه که پسره متوجه میشه و میخواد زنگ پلیس بزنه اما دلش به رحم میاد و دختره رو ول میکنه بعد این اتفاق دختر دنبال کار آبرومند میگرده و اتفاقی وارد شرکت پسره میشه و پسره بهش کار میده حتی توی سوییت شرکت بهش جا خواب میده و در آخر عاشق هم میشن لطفا کمکم کنید اسمشو پیدا کنم میخوام دوباره بخونمش

سلام اسم رمان پیدا کردم رمان همیشه یکی هست رمان خوبیه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Se20ta]

سلام من چند وقت پیش دوتا رمان خوندم اسمشون یادم رفته
اولی یه دختره بود لندن زندگی میکردن پدر و مادر و داداشش تو تصادف میمیرن میان ایران بعد عاشق پسر داییش میشه بهش گیتار یاد میده بعدا میفهمه داییشه تا اینکه با پسر عموش که دختره قلبه ازدواج میکنه بعدا عاشق هم میشن
2 دختره دوست داداشش به اسم کیارش عاشقشه هواشو داره قبلا دختره با شهاب نامی دوست بوده جدا شدن دختره قراره با کیارش نامزد کنه که اهورا از بچه های دانشگاه و اکبپشون مجبور میشه با اهورا ازدواج کنه بعدا بچه دار نمیشدن تا اینکه دختره حامله میشه اهورا بهش نامردی کرده بوده دختره میزاره میره مادرشم قبلا با شوهر عمش فرار کرده بودن ازدواج کنن مهدیه دوست دختره دختر مامانش و شوهر عمشه
مرسی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Se20ta]

سلام یک رمانی بود که هیچی ازش یادم نیست به جز این‌که آخر ماجرا یک دختر خانمی که چشم دیدن همسر باردار عشقش رو نداشته وقتی می‌رن برای تفریح جنگل، اون و از بالا پرت می‌کنه و فکر می‌کنه دختره و بچه‌ی توی شکمش دیگه مردند.
درصورتی‌که نزدیک بوده گرگ‌ها بهش حمله بکنند نجات پیدا می‌کنه اما، اون دختر فراموشی می‌گیره و با بچه‌ش همون نزدیکی جنگلِ توی یه کلبه‌ای شروع به زندگی می‌کنند.از اون طرف هم همسرش در به در دنبالش می‌گرده ولی پیداش نمی‌کنه تا این‌که یک روز اتفاقی به همون محل می‌ره و زنش و می‌بینه که با پسر بچه‌‌ش زندگی می‌کنه و فراموش گرفته. خلاصه بعد از کلی رفت و آمد دختر همه چی یادش میاد و با هم زندگی می‌کنند.

ممنون

سلام اسم رمان...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Se20ta]

اسم شخصیت‌های اصلی رو بگو، اگر یادته‌.

اسم دختره رو منم نمیدونم ولی داییه اسمش پوریا بود ک فک میکردم پسر داییش متخصص قلب ک شوهرش شد ایلیا فک کنم

 

[Kia1995]

اسم این رمان کسی نمیدونه؟

بن بست

 

[minaee9]

سلام‌دنبال رمانی میگردم ک زن و‌شوهر بودن بعد پسره عاشق دوست دختره بود نقاش بود دختره دوستشم شوهر داشت بعد پسره ب دخترع توجه نمیکرد مادر دختره پیر بود

 

[minaee9]

زمستان داغ

مرسی عزیزمم

 

[minaee9]

سلام دنبال رمانی میگردم اسم دختره رو‌یادم نیس با دختر همسایشون دوست بودن و برای کنکور درس میخوندن بعد دوست دختره ی داداش داشت اسمش امین بود مذهبیم بود دختره عاشق داداش دوستش میشه اون نمیفهمه بعد پسرع زن میگیره بچه دارم میشن زنش میمیره دختره نمیدونم پرستارش میشه یا باهاش ازدواج میکنه خیلی درگیرشم‌کسی اسمشو نمیدونه؟؟؟؟

 

[elahe_kh]

سلام این رمان در مورد یه دختر و پسره که تو یتیم خونه باهم بودن اسم پسره برایانه ولی بعد پسره رو رئیس مافیا به سرپرستی میگیره واز هم جدا میشن و پسره میره خارج دختره ام پلیس میشه به عنوان مامور مخفی میره تا پسره رو نجات بده پسره ام یادش نمیاد دختره رو بعد دختره در نقش بادیگارد وارد اونجا میشه البته دختره حین یه ماجراهایی تصادف میکنه و فراموشی میگیره ولی پسره از دستمالش اونو یادش میاد
ممنون میشم اسمشو بگید بهم❤️❤️

 

[minaee9]

سلام دنبال رمانی میگردم اسم دختره رو‌یادم نیس با دختر همسایشون دوست بودن و برای کنکور درس میخوندن بعد دوست دختره ی داداش داشت اسمش امین بود مذهبیم بود دختره عاشق داداش دوستش میشه اون نمیفهمه بعد پسرع زن میگیره بچه دارم میشن زنش میمیره دختره نمیدونم پرستارش میشه یا باهاش ازدواج میکنه خیلی درگیرشم‌کسی اسمشو نمیدونه؟؟؟؟

کسی اسم اینو نمییدونه