مشاعره مشاعره با رباعیات خلیل‌الله خلیلی

[فلورا.]

نمی‌بینی که چون پنهان شود مهر
شب تاریک اندُه‌بار آید

در اين مکـــتب نمی دانم چــه رمز مهملم يــارب

که نی معنی شدم، نی نامه و نی زيب عنوانی

از اين آزادگـی بهتر بود صد ره به چشــــم من

صدای شـیون زنجــير و قــــيد کنج زندانـی

 

[FakhTeh]

یارب به کسانی که جگر سوخته‌اند
یک عمر متاع درد اندوخته‌اند

خاکم به هوای آن جوانمردان کن
کز هرچه به جز تو دیده بردوخته‌اند

 

[m.sina]

یارب به کسانی که جگر سوخته‌اند
یک عمر متاع درد اندوخته‌اند

خاکم به هوای آن جوانمردان کن
کز هرچه به جز تو دیده بردوخته‌اند

در گلشن زندگی به جز خار نبود
جز درد و غم و محنت و آزار نبود

امید نکرد گل که یاس آمد بار
سرتاسر زندگی جز این کار نبود

 

[فلورا.]

در گلشن زندگی به جز خار نبود
جز درد و غم و محنت و آزار نبود

امید نکرد گل که یاس آمد بار
سرتاسر زندگی جز این کار نبود

دل در غم عشق تو برومند بود
در پرتو دیدار تو خرسند بود

بگذاشته ام در کف و گویم هر روز
در شهر شما بهای دل چند بود