|•ونگوگ•|

[༆ALN]

| نامه های ونگوگ `
نمی دانی که نگاه خیره ی بوم خالی به هنرمند، چه قدر فلج کننده است. انگار به تو میگوید: تو هیچ کاری نمیتوانی بکنی.

 

[༆ALN]

°| کودکی و نوجوانی:
برادر جوان‌ترش تئو که به خرید و فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت بعدها باعث آشنایی او با نقاشان امپرسیونیست شد.او فعالیت هنری خود را به عنوان طراح و نقاش در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. وی در سن ۳۷ سالگی درگذشت.و تمام آثارش را در ده سال آخر عمر خویش آفرید که شامل ۹۰۰ نقاشی و ۱۱۰۰ طراحی می‌باشد. او تنها در دو ماه پایانی عمرش نَود نقاشی برجای گذاشت.

 

[༆ALN]

" من اغلب فکر می کنم که شب، زنده تر و غنی تر از روز است."​

- ونگوگ

 

[༆ALN]

| نامه های ونگوگ `
وینسنت از اینکه این سوال را میکنم معذرت میخواهم ، آیا شما صرعی نیستید ؟
وینسنت پالتو خز خود را که برخلاف رضایت تئو از کهنه فروشی خریده بود پوشید ،تکانی خورد و بر گوگن نگاه انداخت. -نه ، تا آنجا که خودم میدانم نه . چرا این را از من می پرسید؟
-نقاشی های شما به نظر می آیند که از پرده فوران می کنند و تماشاچی را در بر می گیرند . من وقتی به آثار شما نگاه میکنم خود را دچار هیجانی میبینم که ظرفیت آن را ندارم.

 

[༆ALN]

°| وینسنت هویت هنری خود را با رنگ‌های تأثیر گذار و ساده‌اش اما با ترکیبات فراموش نشدنی خود شکل داد. او کارگاهی در لاهه هلند اجاره کرد و اولین نقاشی آبرنگ خود را در سال ۱۸۸۲ خلق کرد و در سال ۱۸۸۴ بیشتر تابلوهایش تصویرگر زندگی روستایی بودند و در بیشتر نقاشی‌هایش رنگ‌های تیره به کار رفته بودند که در سبک پاریس رایج نبود زیرا نقاشان احساس‌گرا در آن زمان بیشتر رنگ روشن در تابلوهایشان استفاده می‌کردند.
در سال ۱۸۸۵ تابلو رنگ روغن «سیب زمینی خواران» به عنوان اولین ترکیب هنری او در مقیاس بزرگ شکل گرفت که اولین شاهکارش محسوب می‌شود !

 

[༆ALN]

°| پاریس:
ونگوگ در سال ۱۸۸۶ -که این سال دوره تعیین کننده شکل‌گیری سبک نقاشی او بود- به پاریس آمد و در کنار برادرش تئو که در یک گالری نقاشی کار می‌کرد، ساکن شد. شهر پاریس در آن زمان به کانون دنیای هنر تبدیل شده بود. ونسان ونگوگ پس از اقامت در پاریس و برقراری رابطه دوستی با «هنری دو تولوز-لوترک» نقاش و گرافیست فرانسوی، به همراه او و دیگر دوستان نقاشش در کافه «مونت مارتره» پاریس به بحث و گفت‌وگو پیرامون تئوری‌های رنگی سبک پست امپرسیونیسم می‌پرداخت.

 

[༆ALN]

✍ ونگوگ یک نامه نگار قهار بود.

ون گوگ به همان اندازه که نقاشی کشید به همان میزان نامه ای فراوانی نیز کتابت کرد. او چیزی در حدود ۸۰۰ نامه به در طول زندگی اش نوشت که بیشتر آن ها در مکاتبه با برادرش و نیز دوست نزدیکش،”تئو” بود.

 

[༆ALN]

` مشهور ترین اثر وی در یک تیمارستان شکل گرفته است :
“شب پر ستاره” نام اثری از ون گوگ است که به عقیده بسیاری، مشهورترین اثر اوست که در یک تیمارستان در “سینت رمی” در فرانسه به ثبت رسیده است. ون گوگ به طور داوطلبانه در این تیمارستان خود را پذیرش کرد. که می گویند به خاطر آسیب روانی ناشی از بریدن گوشش در ۱۸۸۸ بود است. این نقاشی منظره ای از آسمان را که از پنجره ی اتاقش به آن دید داشت به نمایش می کشد. این اثر از سال ۱۹۴۱ بخشی از آثار موزه ی متروپولیتان گشته است.

ونگوگ

 

[༆ALN]

°| ونسان پس از مدتی به دهکده‌ای نزدیک پاریس با عنوان آسنیرز [جایی که اکثر نقاشان احساسی‌گرا اغلب سه پایه تابلوی نقاشی خود را در آنجا قرار می‌دادند] می‌رود. او به خواهرش می‌نویسد: «وقتی که من مناظر آسنیرز را در این تابستان می‌کشیدم، رنگ‌های بیش‌تری را از قبل در آنجا دیدم.»

•ونگوگ•

 

[༆ALN]

| تنها نرمه ی گوش ونگوگ بریده شده بود، نه تمام گوشش !

در یک کتاب آمده که: دوستش هنگام مشاجره بخشی از گوش ون گوگ را بریده و این تصور را در ذهن بقیه ایجاد کرده که این کار،کار خود وینسنت بوده تا به زندان نیفتد.