گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان زاغ کبود(هورزاد) | مهدیه احمدی نویسنده برتر انجمن یک رمان

[Farzaneh.Rezvani]

سلام نویسنده‌ی عزیز، من قبلاً رمانت رو مطالعه کرده بودم. اولین بار که رمان رو می‌خونی هر لحظه انتظار داری با موضوعات کلیشه‌ای مواجه بشی ولی با یه گره تمامی معادلات رو به‌هم می‌زنید. طبق نظر پیشینم تنها مشکل من با رمان تحت‌تعقیب دختر رمان هست؛ در واقعیت تا حالا شاهد چنین چیزی نبوده‌ام...
قلم نویسنده پخته و دوست‌داشتنی هست، موفق باشی عزیزم.

 

[مهدیه احمدی]

سلام
من رمانتو دوست داشتم (توصیف و داستان و همه چی خوب بود)فقط برام قسمت مقدمه گنگ بود
ان شاالله در ادامه هم موفق باشی

ممنون از وقتی که برای رمان من گذاشتی و نظر دادی جانم.

 

[مهدیه احمدی]

سلام نویسنده‌ی عزیز، من قبلاً رمانت رو مطالعه کرده بودم. اولین بار که رمان رو می‌خونی هر لحظه انتظار داری با موضوعات کلیشه‌ای مواجه بشی ولی با یه گره تمامی معادلات رو به‌هم می‌زنید. طبق نظر پیشینم تنها مشکل من با رمان تحت‌تعقیب دختر رمان هست؛ در واقعیت تا حالا شاهد چنین چیزی نبوده‌ام...
قلم نویسنده پخته و دوست‌داشتنی هست، موفق باشی عزیزم.

ایلای قشنگم. ممنون که وقت گذاشتی و رمانمو خوندی و ممنون از اینکه نظر دادی جانم خیلی لطف داری به من

 

[Bina.a]

سلام ببخشید دیر شد!
آخه پریسا خانوم فکر کنم مثل دو هفته قبل اعلام نکرده بودن یا شایدم برا من نیومده بود:)
خداروشکر تازه ناظر این رمان شده بودم و خوندم.
سواد آنچنانی توی نقد ندارم و فقط نظر شخصی و سلیقه‌م رو میگم.
حقیقتش فکر کنم یه خورده اوایلش تند پیش رفت و شاید بهتر بود به مرور زمان با احساس آرشا آشنا بشیم. دعا می‌کنم زودتر وارد بحث پلیسیش بشه
شرمنده الان ذهنم قفل کردهاز خوندنش لذت بردم فقط اگر بشه... خیلی خوب میشه که تو ویرایش جدیدت از زبون خود هورزاد بنویسی
موفق باشی و امیدوارم با نظرات دوستان بتونی به بهترین نحو ویرایشش کنی و اون موقع حتما جبران میکنم

 

[مهدیه احمدی]

سلام ببخشید دیر شد!
آخه پریسا خانوم فکر کنم مثل دو هفته قبل اعلام نکرده بودن یا شایدم برا من نیومده بود:)
خداروشکر تازه ناظر این رمان شده بودم و خوندم.
سواد آنچنانی توی نقد ندارم و فقط نظر شخصی و سلیقه‌م رو میگم.
حقیقتش فکر کنم یه خورده اوایلش تند پیش رفت و شاید بهتر بود به مرور زمان با احساس آرشا آشنا بشیم. دعا می‌کنم زودتر وارد بحث پلیسیش بشه
شرمنده الان ذهنم قفل کردهاز خوندنش لذت بردم فقط اگر بشه... خیلی خوب میشه که تو ویرایش جدیدت از زبون خود هورزاد بنویسی
موفق باشی و امیدوارم با نظرات دوستان بتونی به بهترین نحو ویرایشش کنی و اون موقع حتما جبران میکنم

ممنون از نقدت جانم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[~ßΛD GIŔĿ~]

همخوانی گروهی​

سلام ببخشید دیر میگم چون کاملا یادم رفته بود
خب باعث افتخارمه که رمان شما رو می‌خونم و دارم نقدش می‌کنم:)
اتفاقات رو زود بیان کردی یعنی من وقتی رمانت رو خوندم، تا یه ساعت بعدش فهمیدم داستان از چه قراره!
و اینکه همونجور که خانم @آیدینه گفتن وقتی من خونم رمانتون رو هر لحظه انتظار داشتم با موضوعات کلیشه ای مواجه بشم ولی با گره تمامی معادلات رو به‌هم می‌زنید :)
قلم نویسنده پخته و داستانتون عالیی بود:)

 

[مهدیه احمدی]

همخوانی گروهی​

سلام ببخشید دیر میگم چون کاملا یادم رفته بود
خب باعث افتخارمه که رمان شما رو می‌خونم و دارم نقدش می‌کنم:)
اتفاقات رو زود بیان کردی یعنی من وقتی رمانت رو خوندم، تا یه ساعت بعدش فهمیدم داستان از چه قراره!
و اینکه همونجور که خانم @آیدینه گفتن وقتی من خونم رمانتون رو هر لحظه انتظار داشتم با موضوعات کلیشه ای مواجه بشم ولی با گره تمامی معادلات رو به‌هم می‌زنید :)
قلم نویسنده پخته و داستانتون عالیی بود:)

سلام جانم ممنون از لطفت و وقتی که گذاشتی عزیزم.

 

[NEGIN_R]

سلام
مهدیه عزیزم از خوندن رمانت لذت میبرم.
اسم رمان رو دوست دارم و همان‌طور که ترکیبی زیباست با بطن رمان هم ارتباط داره و روند زندگی و مشکلات دختر داستان رو نشون میده.
جلد رمانت رو هم واقعا دوست دارم و بی نقصه از نظرم.
خلاصه و مقدمه رمان هارمونی داره با رمان
قوت قلم رو مشخصه و مخاطب رو جذب میکنه برای ادامه رمان
شروع رمان میتونه کمی متفاوت تر باشه چون که توصیفات عالی و کاملا به جاست.
نه کم داره و نه زیاده برای همین اگر تفاوتی ایجاد بشه در شروع رمان حتما جذاب تر خواهد شد.
روند رمان تا اینجایی که خوندم خوب بوده. فراز و نشیب هایی متناسب داشت که خواننده خسته نمیشد.
شخصیت‌های میتونند ماندگارتر باشن... با سادگی بیشتر یا مکالمات جذاب تر و...
بافت رمان ادبیه اما کم پیش میاد ادبی نوشتن کششی ایجاد...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[مهدیه احمدی]

سلام
مهدیه عزیزم از خوندن رمانت لذت میبرم.
اسم رمان رو دوست دارم و همان‌طور که ترکیبی زیباست با بطن رمان هم ارتباط داره و روند زندگی و مشکلات دختر داستان رو نشون میده.
جلد رمانت رو هم واقعا دوست دارم و بی نقصه از نظرم.
خلاصه و مقدمه رمان هارمونی داره با رمان
قوت قلم رو مشخصه و مخاطب رو جذب میکنه برای ادامه رمان
شروع رمان میتونه کمی متفاوت تر باشه چون که توصیفات عالی و کاملا به جاست.
نه کم داره و نه زیاده برای همین اگر تفاوتی ایجاد بشه در شروع رمان حتما جذاب تر خواهد شد.
روند رمان تا اینجایی که خوندم خوب بوده. فراز و نشیب هایی متناسب داشت که خواننده خسته نمیشد.
شخصیت‌های میتونند ماندگارتر باشن... با سادگی بیشتر یا مکالمات جذاب تر و...
بافت...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[مهدیه احمدی]

ممنون از همتون که وقت گذاشتید و رمان من رو خوندین.
یک ویرایش کلی از لحاظ محتوی، توصیف، شخصیت پردازی، حتی دیالوگ‌ها انجام دادم و حالا دارم ادامه رمان رو می‌نویسم اگر دوست داشتین و وقتتون اجازه داد خوشحال میشم بخونید و بهم بگین آیا تغییراتی که ایجاد کردم خوب هست یا نه؟

​