- تاریخ ثبت‌نام
- 21/5/19
- ارسالی‌ها
- 4,590
- پسندها
- 14,058
- امتیازها
- 51,173
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 29
سطح
20
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
به نام خداوند بخشنده مهربان
مسابقه حماسه کاتیا
- نویسنده موضوع پرینز نوچی
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 70
- بازدیدها 4,438
- کاربران تگ شده هیچ
- وضعیت
- تاریخ ثبت‌نام
- 21/5/19
- ارسالی‌ها
- 4,590
- پسندها
- 14,058
- امتیازها
- 51,173
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 29
سطح
20
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #2
دانش آموزان، پروفسور ها و همه‌ی اعضای هاگوارتز در سالن جمع بودند. پچ پچ های پی در پی سالن را فرا گرفته بود و همه به دنبال دلیلی برای جمع شدنِ همه‌ی اعضا در یک جا بودند.
لحظاتی بعد تمامی چشم ها جیمز پاتر و پیرمرد زوار دررفته‌ای را نشانه گرفت.
جیمز پاتر در سکو ایستاد و با استفاده از چوب دستی‌اش صدایش را افزایش داد و خطاب به دانش آموزان گفت:
- درود بر تمامی شما هاگوارتزی ها، از اینکه اینجا جمع شدید متشکرم، امروز من و جناب مرلین اینجا هستیم تا خبر برگزاریِ یک مسابقه‌ی جدید و بی سابقه را در تاریخ هاگوارتز به اطلاع شما عزیزان برسانیم..
«مسابقه‌ی حماسه کاتیا»
تمامی مراحل این مسابقه به دست من و جناب مرلین طراحی شده که دارای سه مرحله هست، از جناب...
لحظاتی بعد تمامی چشم ها جیمز پاتر و پیرمرد زوار دررفته‌ای را نشانه گرفت.
جیمز پاتر در سکو ایستاد و با استفاده از چوب دستی‌اش صدایش را افزایش داد و خطاب به دانش آموزان گفت:
- درود بر تمامی شما هاگوارتزی ها، از اینکه اینجا جمع شدید متشکرم، امروز من و جناب مرلین اینجا هستیم تا خبر برگزاریِ یک مسابقه‌ی جدید و بی سابقه را در تاریخ هاگوارتز به اطلاع شما عزیزان برسانیم..
«مسابقه‌ی حماسه کاتیا»
تمامی مراحل این مسابقه به دست من و جناب مرلین طراحی شده که دارای سه مرحله هست، از جناب...
امضا : پرینز نوچی
- تاریخ ثبت‌نام
- 21/5/19
- ارسالی‌ها
- 4,590
- پسندها
- 14,058
- امتیازها
- 51,173
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 29
سطح
20
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #3
به نام خداوند بخشنده مهربان
جیمز پاتر
خب می رسیم سر اولین قسمت از مسابقه.
شما عزیزان باید در ده خط به صورت طنز
ماجرای خودتان را در رسیدن و به دست آوردن کاغذ و قلم زیر درخت بیدکتک‌زن
و نوشتن اسم و پرتاب به اتاق زیر درخت را برای من و جناب مرلین بنویسید
هرکس مایل به شرکت در مسابقه است،
متنی طنز در قالب ده خط را در همین تاپیک بنویسد.
بی‌صبرانه منتظر متن‌های شما هستیم.
موفق باشید
جیمز پاتر
خب می رسیم سر اولین قسمت از مسابقه.
شما عزیزان باید در ده خط به صورت طنز
ماجرای خودتان را در رسیدن و به دست آوردن کاغذ و قلم زیر درخت بیدکتک‌زن
و نوشتن اسم و پرتاب به اتاق زیر درخت را برای من و جناب مرلین بنویسید
هرکس مایل به شرکت در مسابقه است،
متنی طنز در قالب ده خط را در همین تاپیک بنویسد.
بی‌صبرانه منتظر متن‌های شما هستیم.
موفق باشید
امضا : پرینز نوچی
- تاریخ ثبت‌نام
- 21/5/19
- ارسالی‌ها
- 4,590
- پسندها
- 14,058
- امتیازها
- 51,173
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 29
سطح
20
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #4
به نام خداوند جان و خرد
قسمت جدید حماسه کاتیا یک جشن بالماسکه است.
همه هاگوارتزی‌های محترم می توانند در این جشن شرکت کنند.
مراسم دو روز دیگر برگذار می شود
اگر به لباس و ماسک احتیاج دارید به
فروشگاه مربوطه در کوچه دیاگون مراجعه کنید.
با تشکر
مدیر هاگوارتز
جیمز پاتر
قسمت جدید حماسه کاتیا یک جشن بالماسکه است.
همه هاگوارتزی‌های محترم می توانند در این جشن شرکت کنند.
مراسم دو روز دیگر برگذار می شود
اگر به لباس و ماسک احتیاج دارید به
فروشگاه مربوطه در کوچه دیاگون مراجعه کنید.
با تشکر
مدیر هاگوارتز
جیمز پاتر
امضا : پرینز نوچی
- تاریخ ثبت‌نام
- 17/6/20
- ارسالی‌ها
- 2,099
- پسندها
- 30,659
- امتیازها
- 64,873
- مدال‌ها
- 31
سطح
33
- مدیر
- #5
الیور وود
اوه اوه این ولدی و مرگ خواراش دارن
به 245روش ممکن
124روش نا ممکن
423روش فضایی
894روش زمینی
شکنجه میدن
(ای منحرفای بدبخت)
جیمز دید الان یه بدبختی میمیره رفت یه چیزی زد که اصن کب کردم فقط بگم
همه از اون زخمی بدبخت دور شدن.
-ای حیوانات نجیب این چکاریههههههههه اسنیپپپپپ بیا اینو درست کن.
-......خب ددرست شد فقط ببریدش تا کار دستش ندادن
-جیمز میزاشتی تازه صحنه داراش میخواست شروع شه
من:
جیمز:
نا د کاف...
اوه اوه این ولدی و مرگ خواراش دارن
به 245روش ممکن
124روش نا ممکن
423روش فضایی
894روش زمینی
شکنجه میدن
(ای منحرفای بدبخت) جیمز دید الان یه بدبختی میمیره رفت یه چیزی زد که اصن کب کردم فقط بگم
همه از اون زخمی بدبخت دور شدن.
-ای حیوانات نجیب این چکاریههههههههه اسنیپپپپپ بیا اینو درست کن.
-......خب ددرست شد فقط ببریدش تا کار دستش ندادن
-جیمز میزاشتی تازه صحنه داراش میخواست شروع شه
من:
جیمز:
نا د کاف...
آخرین ویرایش
امضا : Matt_QW
- تاریخ ثبت‌نام
- 11/6/20
- ارسالی‌ها
- 1,510
- پسندها
- 22,346
- امتیازها
- 46,373
- مدال‌ها
- 22
- سن
- 16
سطح
28
دلفی ریدل
خاک تو مخ این الویه
معلوم نیس چه فکرایی که با خودش نکرده دیوونه نمی‌دونه که وقتی اون همه نون خامه‌ای بخوری دل درد میگیری دیگه
داشتم میرفتم که تلما یه تنه بهم زد و گفت:
- با دراکو جون خوش گذشت؟
- ها؟
-
- گمشوووو بابا خل و چل اون همه نون خامه ای خوردم من به هیچکس محل نمیذارم ( به جز دو نفر قربونشون بره تلما)
یه نگاه به اون تیپ جدیدش که چندش تر از قبل کرده بودتش نگاه کردم اخه الویه عاشق چی این شده ریده تو هرچی سلیقست
یه دست به لباسم کشیدم که این دراکو پرید بغلم و یه ماچ از لپم گرفت
(بی حیا هم خودتونید)
اه!
با دستم هولش دادم عقب و گفتم:
- دراکو صد...
خاک تو مخ این الویه
معلوم نیس چه فکرایی که با خودش نکرده دیوونه نمی‌دونه که وقتی اون همه نون خامه‌ای بخوری دل درد میگیری دیگه
داشتم میرفتم که تلما یه تنه بهم زد و گفت:
- با دراکو جون خوش گذشت؟
- ها؟
-
- گمشوووو بابا خل و چل اون همه نون خامه ای خوردم من به هیچکس محل نمیذارم ( به جز دو نفر قربونشون بره تلما)
یه نگاه به اون تیپ جدیدش که چندش تر از قبل کرده بودتش نگاه کردم اخه الویه عاشق چی این شده ریده تو هرچی سلیقست
یه دست به لباسم کشیدم که این دراکو پرید بغلم و یه ماچ از لپم گرفت
(بی حیا هم خودتونید)اه!
با دستم هولش دادم عقب و گفتم:
- دراکو صد...
آخرین ویرایش
امضا : ^MiushaW.GM
- تاریخ ثبت‌نام
- 12/9/20
- ارسالی‌ها
- 1,500
- پسندها
- 20,766
- امتیازها
- 43,073
- مدال‌ها
- 20
سطح
28
«الکساندر ویلیام»
دستم رو گذاشتم داخل آب سرد دریاچه که حس خوبی بهم می‌داد!
وجدان الیور: ببینم تو پارنتر نداری؟
وجدان دلفی: راست میگه بدبخت! اینجا...
وجدان تلما: اینجا چه غلطی میکنی؟!
وجدان دلفی: هووووییی نپر وسط حرف من
وجدان تلما: هوی با کی بودی ایکبیری
وجدان من از دست اینا آسایش نداره!! بدبخته بیچاره شایدم کلا استعفا داده رفته
خدایا ببین اول جوونی بی وجدان شدیم رفت
بلند شدم و همزمان حضور کسی رو کنارم احساس کردم
هرمیون: سرد نیست؟!
توی به حرکت خیلی جنتلمنانه کتم رو درآوردم و دادم بهش
هرمیون: میسی
بیخیال به گوشه‌ای نگاه کردم هرمیون دستاش رو دور بازوم حلقه کرد و دونفری کنار دریاچه به سمت هاگوارتز قدم می‌زدیم...
دستم رو گذاشتم داخل آب سرد دریاچه که حس خوبی بهم می‌داد!
وجدان الیور: ببینم تو پارنتر نداری؟
وجدان دلفی: راست میگه بدبخت! اینجا...
وجدان تلما: اینجا چه غلطی میکنی؟!
وجدان دلفی: هووووییی نپر وسط حرف من
وجدان تلما: هوی با کی بودی ایکبیری
وجدان من از دست اینا آسایش نداره!! بدبخته بیچاره شایدم کلا استعفا داده رفته
خدایا ببین اول جوونی بی وجدان شدیم رفت
بلند شدم و همزمان حضور کسی رو کنارم احساس کردم
هرمیون: سرد نیست؟!
توی به حرکت خیلی جنتلمنانه کتم رو درآوردم و دادم بهش
هرمیون: میسی
بیخیال به گوشه‌ای نگاه کردم هرمیون دستاش رو دور بازوم حلقه کرد و دونفری کنار دریاچه به سمت هاگوارتز قدم می‌زدیم...
- تاریخ ثبت‌نام
- 14/7/20
- ارسالی‌ها
- 928
- پسندها
- 13,168
- امتیازها
- 34,373
- مدال‌ها
- 16
سطح
19
"هرمیون گرنجر"
"پارتنر الکساندر بزرگ "
بعد از اینکه نیمفادورا بدبختو آویزون کرد دوباره اومد نشست پیشم
- تو که باهام خداحافظی کرده بودی.
-
من غلط کردم.
پاشو لقد کردم که باز اخماش رفت تو هم.
-
تو امشب منو ناقص میکنی!!!
-
خو من کفش پاشنه بلند عادت ندارم.
-
کاملاً مشخصه!
اخم کرد و زل زدم بهش که روش رو چرخوند سمت جمعیت که دوباره فرصت پیدا کرده بودن برا رقص.
-هِری
- اسممو درست بگو تا الویه رو به عزات ننشوندم.
نگاهش رو گردوند سمت سقف...
"پارتنر الکساندر بزرگ "
بعد از اینکه نیمفادورا بدبختو آویزون کرد دوباره اومد نشست پیشم
-
تو که باهام خداحافظی کرده بودی.-
من غلط کردم.پاشو لقد کردم که باز اخماش رفت تو هم.
-
تو امشب منو ناقص میکنی!!!-
خو من کفش پاشنه بلند عادت ندارم.-
کاملاً مشخصه! اخم کرد و زل زدم بهش که روش رو چرخوند سمت جمعیت که دوباره فرصت پیدا کرده بودن برا رقص.-
هِری -
اسممو درست بگو تا الویه رو به عزات ننشوندم. نگاهش رو گردوند سمت سقف...
آخرین ویرایش
امضا : D.S.R
- تاریخ ثبت‌نام
- 17/6/20
- ارسالی‌ها
- 2,099
- پسندها
- 30,659
- امتیازها
- 64,873
- مدال‌ها
- 31
سطح
33
- مدیر
- #9
الیور وود
-الیور جونم یه سوال خیلی فنی بپرسم؟
-بپرس استاد الیور اینجاس
-این الکس چرا همش میره بیرون؟ بابا هم تو دوئل تو و هم اینجا هی میره بیروننننننننننننن.
-آهان ببین این بچم تو بچگیش همش تو خونه میمونده بعدم همش علاقه داره بره بیرون.
-الیوررررررررررررررررررررررررر من گشنمه
-باشه بریم پیش جیمز.
-ژوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
راه افتادیم که بریم سمت جیمز کبیر(وجی: هی الیور چه خبر؟) به سلام جناب وجی اینطرفا کجا بودی؟(هیچی با...
-الیور جونم یه سوال خیلی فنی بپرسم؟
-بپرس استاد الیور اینجاس
-این الکس چرا همش میره بیرون؟ بابا هم تو دوئل تو و هم اینجا هی میره بیروننننننننننننن.
-آهان ببین این بچم تو بچگیش همش تو خونه میمونده بعدم همش علاقه داره بره بیرون.
-الیوررررررررررررررررررررررررر من گشنمه
-باشه بریم پیش جیمز.
-ژوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
راه افتادیم که بریم سمت جیمز کبیر(وجی: هی الیور چه خبر؟) به سلام جناب وجی اینطرفا کجا بودی؟(هیچی با...
امضا : Matt_QW
- تاریخ ثبت‌نام
- 23/10/19
- ارسالی‌ها
- 942
- پسندها
- 4,916
- امتیازها
- 22,873
- مدال‌ها
- 20
- سن
- 22
سطح
12
جاستین (یار کوینی)
سلام به روی ماه همه .منو و بالی که تا الان حرفی ازمون زده نشده ،یه دلیل خیلی باحالی پشتشه و اونم اینه..............
اخ اخ فراموش کردم که خودمو توصیف کنم.
منون که می بینین با یه کتی بس زیبا که از قضا رنگ مورد علاقمم هست ،همراه یه ماسکی که عین هو چی می کنه ادمو ،به این جشن اومدم
اینم لباس و ماسکم ....نیاز نیست که به مغزتون فشار بیارید
خب داشتم میگفتم. منو بالی این طرف سالن مشغول خرابکاری ای بس عظیم بودیم .
بعد از...
سلام به روی ماه همه .منو و بالی که تا الان حرفی ازمون زده نشده ،یه دلیل خیلی باحالی پشتشه و اونم اینه..............
اخ اخ فراموش کردم که خودمو توصیف کنم.
منون که می بینین با یه کتی بس زیبا که از قضا رنگ مورد علاقمم هست ،همراه یه ماسکی که عین هو چی می کنه ادمو ،به این جشن اومدم
اینم لباس و ماسکم ....نیاز نیست که به مغزتون فشار بیارید
خب داشتم میگفتم. منو بالی این طرف سالن مشغول خرابکاری ای بس عظیم بودیم .
بعد از...
امضا : Ms.Azar
- وضعیت
