مشاعره مشاعره با اشعار محمد تقی بهار (ملک الشعرای بهار)

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 85
  • بازدیدها 2,005
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,237
پسندها
6,549
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #81
تو چه دانی که چها در دل اوست
او ترا تا به کجا دارد دوست
تا عامه شود بیدار تا خاصه شود هشیار
اسرار حقیقت را در رهگذر اندازید

تا حق‌طلبان گردند از دربدری آزاد
شیخان ریایی را از در بدر اندازید
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,974
پسندها
4,575
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #82
تا عامه شود بیدار تا خاصه شود هشیار
اسرار حقیقت را در رهگذر اندازید

تا حق‌طلبان گردند از دربدری آزاد
شیخان ریایی را از در بدر اندازید
دل از تطاول زلف نگار جان نبرد
چو مارگیر کز آسیب مار جان نبرد

به‌ صیدگاه دل‌ آن زلف خم به‌خم دامیست
که از علایق او یک شکار جان نبرد
 
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,237
پسندها
6,549
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #83
دل از تطاول زلف نگار جان نبرد
چو مارگیر کز آسیب مار جان نبرد

به‌ صیدگاه دل‌ آن زلف خم به‌خم دامیست
که از علایق او یک شکار جان نبرد
دلا تجاهل عارف گزین که صاحب ذوق
محقق است کزین روزگار جان نبرد


بدان تبختر شاهانه گرگشاید رخ
پیاده‌ایست کز او یک سوار جان نبرد
 
امضا : m.sina

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
14,597
امتیازها
36,873
مدال‌ها
28
سطح
20
 
  • #84
دلا تجاهل عارف گزین که صاحب ذوق
محقق است کزین روزگار جان نبرد


بدان تبختر شاهانه گرگشاید رخ
پیاده‌ایست کز او یک سوار جان نبرد
دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل
جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل
 

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,974
پسندها
4,575
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #85
لیکن آن مهر که مادر دارد
سایه کی از سر ما بردارد؟

مهر مادر چو بود بنیادی
نشود کم ز عزا یا شادی
 
امضا : فلورا.

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
14,597
امتیازها
36,873
مدال‌ها
28
سطح
20
 
  • #86
لیکن آن مهر که مادر دارد
سایه کی از سر ما بردارد؟

مهر مادر چو بود بنیادی
نشود کم ز عزا یا شادی
یاران ز حمیت به سوی مرگ دویدند

در راه شرف از سر و جان دست کشیدند

در خون خود اندر طلب فخر طپیدند

گلرنگ ز خون همه سیمای زمین شد

چه بد رفتاری ای چرخ

چه کج رفتاری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا