- تاریخ ثبتنام
- 15/6/19
- ارسالیها
- 1,931
- پسندها
- 28,701
- امتیازها
- 57,373
- مدالها
- 20
- سن
- 19
سطح
28
- نویسنده موضوع
- #11
تو انگار خوب میدانستی که وقتش است.
وقتِ آنکه بیایی و به دنیای من رنگِ زندگی بپاشی.
میدانستی که دیگر وقت آن است که غم هایم به سفری دور و دراز بروند و معنی خوشحالی را بیشتر از هرکس دیگری بفهمم.
انگار همهی اینها را از قبل میدانستی!
و سرانجام از کوچه هایی که بوی شعر و پرتقال میدادند، آمدی، ماندی و من تازه فهمیدم که قبل از تو زندگیام، چه قدر بی معنی بوده است..
وقتِ آنکه بیایی و به دنیای من رنگِ زندگی بپاشی.
میدانستی که دیگر وقت آن است که غم هایم به سفری دور و دراز بروند و معنی خوشحالی را بیشتر از هرکس دیگری بفهمم.
انگار همهی اینها را از قبل میدانستی!
و سرانجام از کوچه هایی که بوی شعر و پرتقال میدادند، آمدی، ماندی و من تازه فهمیدم که قبل از تو زندگیام، چه قدر بی معنی بوده است..