ENFP پیکارگر | ENFP

[ترآنه]

+ دروغی که همیشه میگی ؟
؛ enfp : می‌دونم شوخی بود، ناراحت نشدم

 

[ترآنه]

؛ enfp چطور دوستی ـه ؟
+ دوستی باهاش خیلی جالبه، اون واقعاً بی منت تلاش می‌کنه بخندونتت، شاید گاهی یکم زیادی پر سروصدا باشه، شایدم گاهی حرفای عجیب غریب بزنه، اما اون یه دوست خیلی خوب و پایه ـست و همیشه همراهیت می‌کنه، کافیه بگی دیسکو دیسکو تا یهو از ناکجا آباد پیداش شه و داد بزنه پارتی پارتی

 

[ترآنه]

؛ اگه enfp یه طعم بود، می‌شد بستنی وانیلی

 

[ترآنه]

Enfp : 99% stubborn

 

[ترآنه]

؛ به enfp ای که حالش بده :
+ سلام عزیزدل. دوران سختی رو می‌گذرونی ؟ اصلاً اشکالی نداره، این وظیفه ی تو نیست که همیشه بخندی و شاد باشی. توهم غم رو تجربه می‌کنی، فقط همش رو توی خودت نریز باشه ؟ می‌دونم دیگران درکت نمی‌کنن، می‌دونم حرفای توی سرت زیادن، اما ما هستیم، باشه ؟ مراقب قلب قشنگت باش

 

[آبی پَرَست؛]

☁️ ؛ enfp اون شخصی ـه که اگه ببینه توی جمع کسی تنها نشسته میره و سعی می‌کنه تا باهاش دوست شه، چون خودش طعم تنهایی رو چشیده

 

[آبی پَرَست؛]

روزی که enfp قبول کنه که نیاز نیست همه رو از خودش راضی نگه داره، آخر دنیاست

 

[آبی پَرَست؛]

افکار نصف شبی enfp : جنتی اولش جن داره پس برای همینه که نمی‌میره ؟ چون ادم نیست ؟

 

[آبی پَرَست؛]

+ وقتی دلت گرفته چیکار می‌کنی ؟
؛ enfp : خب، کار خاصی نمی‌کنم چون حتی گاهی خودمم نمی‌دونم چمه و چرا دلم گرفته. معمولا سعی می‌کنم یکی از کارهای مورد علاقم رو انجام بدم، مثلا برم توی هوای آزاد قدم بزنم و زیر لب اهنگی رو زمزمه کنم، یا زنگ بزنم به دوست صمیمیم و کلی باهاش حرف بزنم تا انرژیم رو دوباره بدست بیارم. گاهی هم فقط ناراحتیمو ایگنور می‌کنم

 

[آبی پَرَست؛]

؛ از هیچی نترس ولی از یه enfp که یواشکی خوراکی هاشو خوردن بترس