مشاعره مشاعره با حرف ح

[مارینا آروین]

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را

حسن معشوق مجازی دل ز عاشق کی برد


با فروغ شمع فیض پرتو مهتاب نیست

 

[m.sina]

حسن معشوق مجازی دل ز عاشق کی برد


با فروغ شمع فیض پرتو مهتاب نیست

حدیث عشق در دفتر نگنجد
حساب عشق در محشر نگنجد

عجب می‌آیدم کین آتش عشق
چه سودایی است کاندر سرنگنجد

 

[فلورا.]

حدیث عشق در دفتر نگنجد
حساب عشق در محشر نگنجد

عجب می‌آیدم کین آتش عشق
چه سودایی است کاندر سرنگنجد

حیاط به حیاط زندان

با پرچم صلحی در دست آمدم

تو نبودی

 

[m.sina]

حیاط به حیاط زندان

با پرچم صلحی در دست آمدم

تو نبودی

حال ما بی آن مه زیبا مپرس
آنچ رفت از عشق او برما مپرس

خون دل می بین و با کس دم مزن
وز نگار شنگ سر غوغا مپرس

 

[vida1]

حال ما بی آن مه زیبا مپرس
آنچ رفت از عشق او برما مپرس

خون دل می بین و با کس دم مزن
وز نگار شنگ سر غوغا مپرس

حریفان باده ها خوردند و رفتند

تهی خم ها رها کردند و رفتند

 

[m.sina]

حریفان باده ها خوردند و رفتند

تهی خم ها رها کردند و رفتند

حدیث عشق میگویم ،به یار بی همانندی
که دل ها میبرد آسان، نه با حیلت به لبخندی

 

[Arjmand]

حُسنت به اتفاقِ مَلاحت جهان گرفت

آری به اتفاق، جهان می‌توان گرفت

 

[Delaram*☆♡]

حدیث آشنا دوستت دارم بیا
مذار مرا منتظر، تو شهر قصه‌ها

 

[بَهآرنارنج]

حالت سوختـــه را سوختـه دل دانــــد و بس
شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست