دفترچه دفترچه شکرگزاری Delaram*☆♡ کاربر انجمن یک رمان

[Delaram*☆♡]

 بارالهاباز رسید شبی که ضربان قلبم هرچه به آخرشب نزدیک میشه، تندتر ودلم دلتنگتر میشهشبهای جمعه وروزش طاقت فرساس
دلتنگ دو صدایی که بهترین اهنگ زندگیم بودند وهستند
ولی الان ندارم وندارم وندارم....
فقط دلخوشم به رویاهای پراز عطر و امید
حرفها وچشمهای روشنتر وستاره بارونتر دیدن
تا زمانیکه لبیک گویم و وقت دیدار...
بارالها برای، داشتن دیگر عزیزانم و فرشته ی بی مثال زندگیم شکر

 

[Delaram*☆♡]

بارالها
شاکرم بخاطر هر آنچه که فقط تو میدانی وخودم☆♡✓
شاکرم بخاطر هر آنچه که تو میدانی ازمن وهنوز خودم نمیدونم
وچقدر سپاس گویم که هرآنچه ازتو رسد نکوست
تو سراسر خیری، شری نیست
تو عدم نیستی، اصلا عدم در کاره تو نیست عدمی دراین دنیاهم نیست

 

[Delaram*☆♡]

بارالها معبودا بهترینم از ازل تا ابد زندگیم
کسی که هر، زمان صدات زدم جوابم دلدی، قهر کردم نازمو کشیدی، دلتو شکستم بازم نگاهتو بر نگردوندی پناهنده شدم به آغوشت گرم منو در بغلت گرفتی کودکی کردم برات لالایی خوندی واسم
داد زدم فریادمو شنیدی برات خوندم و... بودی وبودی وبودی
ممنونم شاکرم سپاسگزارم شاکرم که هستی، وخواهی بود...

 

[Delaram*☆♡]

بارالها معبودم
هرچی پشت سرم شکست، ساختمش با مصالحی که خودت هدیه دادی امید توکل توسل تدبیر صبر وتحمل وهمه رو با نیروی عشق عجین کردم
وساختمو ساختم. معبودم شاکرم وبازهم بیشتراز همیشه در پناهم بگیردنیای افکار واذهان جنگ عقل و دل در جهانت بیداد میکند
طوفانهای، بی رحم ساختمانهایی که ساختن رو مورد هجوم قرار میدن وقت وبی وقت، شبانه یا روزانه... معبودم گفتی از همه وارسته شو بمن وابسته ♡گفتی من از رگ گردن بتو نزدیکترم ♡گفتیوتنها من میدانم از آنچه در سینه ها میگذردو... پس بازهم مرا ادرکنی ولا تدرکنی... ☆♡✓
ــــــــــــ
[ATTACH...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Delaram*☆♡]

خدایا سپاس وشکر
الهی، معبودم، همراه اول و آخرم...

 پروردگارم وقتی که حرفهام رو با تو به اشتراک میزارم...
چه حس عجیبیه، انگاری دارم واسه دل خودم میگم، میخونم
ومی بارم... خودم رو بغل کنم و هم نوا بشیم.
نه احتیاجی به صدا زدن داری، نه شنیدن، نه گفتن...
چون صدایی، که از خون میان رگهام جاریست میشنوی...
ــــــــــــ

 

[Delaram*☆♡]

معبودم


صـبـحـدم بـاش کـه چـون غـنـچه دلی بگشائی
شــیــوه تــنــگ غــروبــســت گــلــو بــفـشـردن

روز تجدید دیدار هس دوباره... آغوشت رو بیشتر وتنگتراز همیشه
نیازدارم...
آنچنان مرا در آغوش گسترده ی و نامحدود، خودت غرق کن که
نه دیدگانم چیزی را ببیند، نه گوشهایم بشنود، نه بو و آرامش قبل از طوفان اتفاقات رو حس کنم.

بزار فقط غرق شم در دریای بیکران رحمت، برکت، مغفرت
تویی که در وجودمی بیشتر از هر زمانی

ای کسیکه هرزمان ترکها وزخمهای مأمن و جایگاه تو حرم امن الهي ♡ دل م ♡ رو نزدت آوردم در آغوش گرفتی مرهم نهادی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.