Hera هرا | Hera

[Désirée-]

هرا ترس از دست دادن داره. چون آدمای محدودی رو انتخاب می‌کنه و صد خودش رو براشون می‌ذاره، می‌ترسه که از دستشون بده و همه چیز الکی تموم شه

 

[Désirée-]

به هرا بگید انقدر کوررنگی نداشته باش، چطور نمی‌تونی ردفلگ‌ها رو ببینی؟

 

[Désirée-]

هرا نمی‌گه دوستت دارم، فقط تک تک جزئیات مربوط بهت رو حفظ می‌کنه

 

[Désirée-]

هرا اون دوستیه که بیشتر از همه به جزئیات توجه می‌کنه، مثلاً چون حواسش به تک‌تک دیتیل‌ها درموردتون هست بهترین کادو رو براتون می‌گیره و می‌دونه چی می‌خواید

 

[Désirée-]

هرا خیلی آدم "هرچی برنامه دارم رو با تو می‌ریزم و تو هم حق نداری کسی رو جز من به برنامه‌هات راه بدی" ایه.

 

[Désirée-]

هرا: یه وقتایی بیشتر از هرچیزی دلم می‌خواد احساس دوست داشته نشدنم رو فراموش کنم. احساس اینکه کسی رو ندارم رو دور بندازم و فقط خودم باشم.

 

[Désirée-]

به عنوان یه هرا از شنیدن جمله "چقدر دراما کویین بازی در میاری بابا چیزی نشده" متنفرم.

 

[Désirée-]

هرا توی گروه دوستی همونیه که نیست تا وقتی کراش بزنه و بیاد ازش تعریف کنه.

 

[Désirée-]

هرا زیباست، زیبا مثل کتاب های قدیمی

 

[Désirée-]

برادر فکر می‌کند هرا خیلی شوهریه، نمی‌دونه وقتی دوست پسر ببینه چه حالی می‌شه.