شعر مجموعه اشعار سلام درد! | شبآرا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع melin f
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 19
  • بازدیدها 299
  • کاربران تگ شده هیچ

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نامت؛ ای بهترینِ بهترینها!
نام مجموعه: سلام درد!
نویسنده: شبآرا.
قالب: سپید.
مقدمه:

ما هر روزِ خدا
از خود بود که چشیدیم درد را.
از خودِ خود؛ نه خودِ دور ها!
سلام درد؛ سلام درد؛ درد سلام
ای دوستِ با وفا!
سلام درد و سلام مرگ
سلام مرگ و سلام درد
سلام؛ سلام؛ سلام!
 

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #2
| بسم رب العشق |
668759_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg

ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛
لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید.
تاپیك درخواست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
آدم‌ها
و وای بر آدم‌ها
که می‌کشند آدمیت را
و کشته‌اند خود را.
وای بر این‌ها.
درد دادند؛ درد دادیم؛ اشک ریختیم
اشک ریختاندیم و
چه نا‌جوانمردانه همگی مردیم و می‌میریم و می‌کشیم دیگری را.
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
مرگ را زندگی نامیدیم و
زندگی را مرگ و
ندانستیم زندگی مرگ است یا مرگ زندگی
ولی اسیرِ درد شدیم درد.
مرگ به دیدار‌مان آمد مرگ!
و اسیرِ درد شدیم درد!
چه خانه سرد شده است سرد!
آخر مرگ آمده است مرگ!
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
روزی از روز‌های خدا
در نقطه‌ای از دنیا
در زمانِ بچگی‌ها
به معصومیت سلام دادیم
و سلام داد بر ما.
بزرگ شدیم؛ قامت دراز شدیم و اما
این‌بار آن بچگی‌ها
ما را به کشتن دادند!
مگر بچگی معصومیت نبود؟ پس چرا
این‌بار به ما درد دادند؟؟
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
شک‌هایم درد شدند
درد‌هایم زخم شدند
زخم‌هایم بغض شدند
بغض‌هایم اشک شدند
و اشک‌هایم
و وای از اشک‌هایم
که زهر شدند
و با خود
مرگ را آوردند.
شک آمد زخم شد؛ دوست آمد زخم شد؛ آرزو‌ها ویران شدند
و باز هم زخم شد؛
زخم شد؛ زخم شد؛ زخم شد؛
و وای از این زخم شدن‌ها.
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
بر آرزو گفتم سلام
بر دوست تکیه کردم
دشمن را بخشیدم و
چه راحت دلِ خود شکستم.
من کیستم؟ که خود نیستم؟
به راستی چه سخت زیستم؛ من کیستم؟ من کیستم؟
درمان می‌خواهم؛ درمان؛ درمان؛ درمان
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
سخن‌هایم
ته کشیده‌اند
و لبخند‌هایم
بیش‌تر از آن
ته کشیده‌اند
دوست‌هایم
و بودن‌هایشان
ته کشیده‌اند
خوشی‌ها
ته کشیده‌اند
صبر‌ها
ته کشیده‌اند
ته؛
ته کشیده‌اند
ته؛ ته کشیده‌اند!
این‌جا
بودن‌های من هم
ته کشیده است؛
این‌جا...
همه‌چیز
ته کشیده است؛ ته!
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
آمدند غم‌ها
و بعد که نه ولی سختی‌ها
بعد رفتند آن‌ها
بعد آمد خوشی‌ها
گذشت و گذشت دوران‌ها
بازگشتند سختی‌ها
رفتند خوشی‌ها
و لبخند‌ها و لبخند‌ها
و آمدند؛ آمدند اشک‌ها
و چرخه پیدا کرد ادامه‌ها
و نسوخت من‌ها
که مرد این من‌ها.
به کدامین گناه به کدامین گناه؟
به کدامین کار؛ به کدامین کار سیاه؟
شرِ خیر را دیدیم؛ دیدم
دیدین!
کجا است پس خیر شر‌ها!
۱۴ دی ۱۴۰۲.
 

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
376
پسندها
2,363
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
دوستانم؟
عزیزانم؟
محبوبانم؟
که نفسم هر‌گاه با نفس‌تان پیوند می‌خورد و
نفسم که قطع می‌شد
اما دردِ من درد‌تان نبود.
عاشق‌تان بودم؛ عاشق‌تان هستم؛ اما به راستی که راست نزیستم.
تلخی را باید که دوست بدارم
دوست را دشمن بدارم
آدم را دور بدارم
و احساسم را که نه
دلم را پاک بدارم.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا