اطلاعیه اعلام موارد مشکل دار در رمان ها

  • نویسنده موضوع REZA_M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 5,958
  • کاربران تگ شده هیچ

Bluə

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/3/21
ارسالی‌ها
313
پسندها
2,483
امتیازها
12,063
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #121
سلام خسته نباشید
اگه زن و شوهر دست هم‌دیگه رو بگیرن اشکالی نداره؟:219:
بغل؟
بوسه روی دست؟
 
امضا : Bluə

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,885
پسندها
92,905
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • مدیرکل
  • #122
امضا : A.TAVAKOLI❁

Bluə

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/3/21
ارسالی‌ها
313
پسندها
2,483
امتیازها
12,063
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #123
امضا : Bluə

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
4/6/19
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,321
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
سطح
43
 
  • #124
امضا : Afsaneh.Norouzy

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • #125
سلام
اگر توی رمان اسم از آشپزخانه ساخت مواد مخدر بیاد، جزو فیلترینگ محسوب می‌شه؟
 
آخرین ویرایش

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,885
پسندها
92,905
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • مدیرکل
  • #126
سلام
افسانه جون اگر توی رمان اسم از آشپزخانه ساخت مواد مخدر بیاد، جزو فیلترینگ محسوب می‌شه؟
سلام نه عزیزم موردی نداره. موارد مخدر در صورتی که ترویج و آموزش محسوب بشه مشکل پیدا می‌کنه.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

Dark night

مدیر بازنشسته سینما
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/9/21
ارسالی‌ها
2,451
پسندها
18,545
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #127
_ هی!هی! فقط باهات شوخی کردم، انقدر بی‌جنبه نبودی که!
بی‌توجه بهش آروم‌آروم بهش نزدیک می‌شدم و اون هی عقب تر میرفت؛ پشتش که به دیوار خورد دستاش رو پایین انداخت و ناامید نگاهی به دیوار پشتش انداخت و با چشمای ملتمس زل زد بهم! بی‌توجه بهش نزدیک‌تر شدم و تو یک قدمیش ایستادم؛ آروم دستم رو جلو بردم و انگشت اشارم رو روی پیشونیش قرار دادم که چشماش رو با ترس بست! آروم انگشتم رو از پیشونیش حرکت دادم و تا پایین گر*دنش کشیدم و توی گو*دی گر*دنش متوقف شدم. خیره‌ چهره ترسون و چشمایی که محکم بهم فشار میداد بودم و آروم انگشتم رو حرکت میدادم؛ لبخندی زدم و کم‌کم، لبخندم بزرگ‌تر شد و به قهقه تبدیل شد! روی زمین نشستم و بلند می‌خندیدم! جیسون بیچاره با گیجی بهم نگاه میکرد، انگار هنوز نفهمید سرکارش گذاشتم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Dark night

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,885
پسندها
92,905
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • مدیرکل
  • #128
_ هی!هی! فقط باهات شوخی کردم، انقدر بی‌جنبه نبودی که!
بی‌توجه بهش آروم‌آروم بهش نزدیک می‌شدم و اون هی عقب تر میرفت؛ پشتش که به دیوار خورد دستاش رو پایین انداخت و ناامید نگاهی به دیوار پشتش انداخت و با چشمای ملتمس زل زد بهم! بی‌توجه بهش نزدیک‌تر شدم و تو یک قدمیش ایستادم؛ آروم دستم رو جلو بردم و انگشت اشارم رو روی پیشونیش قرار دادم که چشماش رو با ترس بست! آروم انگشتم رو از پیشونیش حرکت دادم و تا پایین گر*دنش کشیدم و توی گو*دی گر*دنش متوقف شدم. خیره‌ چهره ترسون و چشمایی که محکم بهم فشار میداد بودم و آروم انگشتم رو حرکت میدادم؛ لبخندی زدم و کم‌کم، لبخندم بزرگ‌تر شد و به قهقه تبدیل شد! روی زمین نشستم و بلند می‌خندیدم! جیسون بیچاره با گیجی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

مهدیس امیرخانی

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
4/2/22
ارسالی‌ها
117
پسندها
1,564
امتیازها
9,653
مدال‌ها
8
سن
16
سطح
8
 
  • محروم
  • #129
سلام!
اشاره به برده فروشی در زمان های قدیم مورد دار هست؟
حتی اگه برده به عنوان خدمتکار باشه.
 
امضا : مهدیس امیرخانی

A.TAVAKOLI❁

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
14/5/18
ارسالی‌ها
4,885
پسندها
92,905
امتیازها
77,384
مدال‌ها
53
سطح
43
 
  • مدیرکل
  • #130
امضا : A.TAVAKOLI❁

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا