روی سایت دلنوشته دست دل | g_life+s کاربر انجمن یک رمان

[g_life+s]

نام دلنوشته: دست دل
نام نویسنده: g_life+s
نام ویراستار: .Reihane.

مقدمه:
هر روزی، هر ساعتی هوای دل هر کسی یک جوره، یک روز بارونی یک روز هم آفتابی.
هر آن ممکنه بخوای حال خودت رو با نوشتن توصیف کنی، گاهی با شعر گاهی با متن ساده، ولی این سادگی عمق وجودته، از یک منبع عشق و احساسات!
تو نه عاشقی؛ نه شکست خورده، ولی دله دیگه گاهی هوایی میشه!

 

[g_life+s]

دلم را، دادم به تو / آمدم، در پی تو
هرجا که من روم / بوده است یادی ز تو
فراری از دل من / بی قرار در پی تو
جهنم آتش عشق / بهشت عَطَش به تو

 

[g_life+s]

مونس جانم عشق من / روح و روانم عیش من
کابوس خوابم عشق من / من در عذابم عیش من
با تو چه خواهم عشق من؟ /بی‌تو نخواهم عیش من
دل در مسیرت عشق من / بی‌تو بمیرم عیش من

 

[g_life+s]

من و تو می‌شویم ما، دلم فهمید... اما تو نفهمیدی! بلندتر گفتم، باز هم نفهمیدی!
ولی این گاوِ من فهمید.
حال بگو ای دانا،
گاو: ما

 

[g_life+s]

در کنار گوشم، نجواهای عاشقانه کن، تا از صدایت انرژی،
و از نفس‌هایت گرما بگیرم...
برایم بگو!
من به این دروغ‌هایت، عجیب محتاجم!

 

[g_life+s]

خون می‌بارد از قلبم و من جان بر کف می‌دهم، و همه برای این است، که تو مرا در هم شکستی...

 

[g_life+s]

-به کجا می‌نگری؟
-چشمانت.
-چرا؟!
-شبیه چشمان اوست.
-او رفته پی دیگری!
-اما من، هنوز می پرستمش، دینم عشق است و خدایم او.

 

[g_life+s]

قلبم عشق را پَس می‌زند و عقلم، آن را منع می‌کند...
ببین که چه‌ طور مرا از هر احساس زیبا و رویایی‌ای واکسینه کرده‌ای!
تو مقصری!

 

[g_life+s]

بار الهی!

من به نامت، که دین است...

به وجودت، که همه چیز است...

به مهربانیت، که بهشت را هدیه می‌دهد...

به دلسوزیت، که امید است...

به بزرگیت، که حضورت را تصدیق می‌کند...

به قوانیت، که نظم را می‌آموزد...

و به کتابت، که رَهنماست،

نیاز دارم!

خداوندا!
من تنها تو را می‌خواهم...
تو برایم کافی هستی...
تنها، تو!

 

[g_life+s]

خودکشی و مردن، فقط کمی جرئت می‌خواهد و بعد رهایی از دنیای مادی خود.
ولی زندگی نه تنها جرئت، بلکه به استقامت، صبر، تحمل، تلاش، پشتکار و هدف نیاز دارد!
پس فکر نکن تو که به خود آسیب می‌زنی برتر و شاخی! بدان اگر بتوانی از همه لحاظ سالم بمانی...



آن وقت، تو برنده‌ای!
آن وقت، تو پیروز سرنوشت شدی!