گفتگوی آزاد تا حالا شده واسه یه رمان گریه کنی؟؟

[tishtar]

چرا باید گریه کنم:|

 

[Dilan]

اره
رمان اسطوره، پیش مرگ ارباب و یکی دیگه که اسمشو یادم نیست :)

 

[MehrDãd.K]

اره!
برای رمانِ تقدیر این بود که...
یاسمین که قشنگ بیست دقیقه"دقیقاااا" گریه کردم برای بهزاد!!
گندم رو هیچ وخ کامل نخوندم ولی هر وقت صفحه اخرش که کامیار میگفت "سامان تو انقدر من و دوست داشتی و نمی دونستم !؟ " قشنگ اشکام سرازیر میشد براش!!

 

[Melissa]

چشمه

اره زیاد همه هستی من /قرار نبود/ گناهکار / چشمه عشراق

عشاق من که دلم نیومد ادامه بدم خیلی ظلم بود در حقشون:(

 

[زینب میشی]

بله

رمان کابوس رویایی
و یه بخشهایی از
رمان درخلوت خاطره ها
وقتی مینوشتم نمیتونستم گاهی ادامه بدم و اشک اجازه بهم نمیداد

 

[N...A]

اره ولی خییلی کم
رمان سفر به دیار عشق

 

[S.A]

واسه رمان جایی نروفقط بغض کردم اصولاگریه نمکنم واسه کتابی

 

[ISET1]

اووووم فقط یک بار سر رمان نسترن که البته من کتابشو خوندم

 

[T.Heydarzadeh]

سر اسطوره گریه کردم، یه رمان جدید هزاران نهال بی سایه وقتی ندا با حاجی ازدواج کرد اشکم ریخت

 

[ف.شیرشاهی]

آره
بعضی نوشته ها به قدری احساسات رو شفاف نشون میدن که آدم بی اراده به گریه میوفته .