عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سوسن خسروی

  • نویسنده موضوع ASaLi_Nh8ay
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 1,045
  • کاربران تگ شده هیچ

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
مرا خنیـاگرِ عاشـق به رامش مستی افزا شو
زِ مضرابی غزل پوشیده امشب صحنه آرا شو

منم تک مصرعی در انزوایِ واژه سرگردان
طنین ِ ارغنون در نی گره محبوس ، آوا شو

نتی بیرنگم و مصلوب بر دیباچه ای مطرود
به زخمه خوش نشانم برتن تنبورو گویا شو


گلین فرجام نقشی ، آبگینه محووگم تصویر
ز رستاخیز آوایی نوین شـــــالوده احیا شو

رسن گیسو زشه بیتی بگردان باره یِ کَهرنگ
به مه روزن گذرگه ، دنج و سیمــینه مهیا شو​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
گلابین بو بیفشان شعبده زابریشمین پنجه
به شهنازانه لحنی ، پرده بگشایِ معما شو

ز*یزدان آفریدی نقـــره داغ آوازِآتـش خو
نخست آوا ، به پیشانیِ آهنــگی هویدا شو

ز شیری دشتِ بی خاورنهانه درصفی گلریز
نوازان نفحه یِ اورنگِ حَشری دیگرافشا شو

تپشگرعود دل بر کف برقصان خامه را بردَف
چو شورِنوبهارین نغمه در یخ چامه غوغا شو

ز*راه گل به لحــــن باربد بر بارگــــــه برگرد
پرندِ پر ، حریرِتر به آهـــــم همـــــنفس ما شو​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
با کال̊ باورهایِ تار ، تقدیر می بافی هنوز
در گم̊ مداری نیلگون ، زنجیر می بافی هنوز

جامِ خمارین می چرا خامت کند صوفیِ من؟
بر بوم̊ آبی باژگون ، تصویر می بافی هنوز

مردابِ گنگ بی تپش ، زایاست در تخدیرِ ذهن
ابریشمین̊ پنــــدار را ، دلگیر می بافی هنوز

آیینِ دزدی مرزبان... تو با مدارایِ خموش
بر قامتِ اندیشه ات ، تحقیـر می بافی هنوز​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
شـــــورِ تمنّایت به سر، فرصت ترا آید بِسر
طرحی ز سیمرغِ پران گر دیر می بافی هنوز

در زمزمه فریادِ مسخ ، بس ماورایی اوج محو
نجوایِ رنجی کهنه را ، شبگیر می بافی هنوز

در رخوتِ سرداب گم ، دندانه هایِ خیره دام
قلّابِ انگشت و رَجی شهگیر می بافی هنوز؟

نازکبـــــــرانه شادخو ، رهپوت آید تا بهــــــار
بر بیشه نقشِ شرزه ای از شیر می بافی هنوز؟​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
تکیه داده ام به شانه یِ نمورِ مِه
وسرکشانه دیدگه ، سپیدسر چکاد ؛ پرغرور
- من به مهرِ تو و او ، شه فرازانه سوی ِآفتاب -

ایستاده ام ... زانوشکانده بر آستانه ای گِلین
بازو به گلمیخ ، رهپایِ تو ...
در چیرگیِّ کوه سایه ها، هم وزنِ تیرگی
که جامه گسترانه می روند سویِ خاوران ... بی شتاب

هم قامتِ غروبِ تازه رس
که نرم نرم رسوب می کند!
برتلاطمِ دود اندوده هیمه هایِ تر
و بوانبوهیِ شرابگون ، کرشمه گر...
ازسوسنبران وکوتکوتو
پراکنده از سپید روزنِ کال مزه یِ پنیر و بادرنگ بو
نازگر خرامی ِ طعم ِ نعنایِ تلخ ، تند و نرم بو...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
محبوس شعله ها در کَلِه چال ؛ کف زنان ، رقصنده عشوه گر!
پنجه می کشند زرد و نارنج رنگ
-پرهلهله ، شراره پو-
بر پریشان گیسوان ِمِه سان ِنیم جوشِ چای
گریزنده از لبان ِ قهوه جوشِ دود خو...

در فضای ِگرمخانه می دود
پیچنده بویِ جان آشوبِ انتظارِ تو
عطرِ تن سوزیِ قشنگ ِ چوب و کاهگِل
دورتر ... گیس آویزه یِ پیازست و ریسه یِ کدو

آوایِ گنگِ خنده هایِ دور
نجوایِ پرنیانیِ شبانه ها ...
غرقه درسویِ فانوس ها ؛ پولکانِ زرنگاه
آمیغی از شهاب و پچ پچِ ستاره ها
باغریوِ خامُشانه یِ دلم ، درهوایِ تو...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
در برشهایِ ریزِ پرده پخش می شود
چین های دامنم ، باردارِ اشکِ من!
که از پلکِ نیم خوابِ پنجره
سرمی کشند با زبانه زن حریرِ تور
و گُل گَپم برای تو ...

امشب چه آغشته با پندارِعشق و آتشم
در ییلاقِ عطرآلودِ خاطره
- بشکوه دیلمانِ من ، سپیدکو -
سرریزِاز بغضِ نارسِ صدایِ تو
در غزل نگاره هایِ حافظم
هم ندایِ نغمه هایِ مرغِ شب : یار کو؟ کجاست؟ کو؟​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
دست می کشم به زور!
- از درگاه ؛ آشفته ، ناصبور-
می پیچم به طعمِ سرخ گل
بویِ نانِ تازه و کُماچِ عشق را
در بقچه کوه باد

شاید که یابدت به میخانه یا غزلگهی... !
وانگه چه دم به دم ، تازه دم شوی پرسرور
با افسونِ نقش واژه های من
- سرکشی جرعه ای شراره ... شور-

تا به بوشکسته ساغرازنگاره می
مستانه سرنهی به کوه ، یارمن!
- به سویِ من ؛ بهاربوی تو -
امیـــرِ شه ترانه یِ بهارِ من​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
ساعت به تکرارِ تلاطم در تب و توش
می کوبَدَم طبلی درین غوغایِ خاموش

با نیــــــشِ قلّاب و ستیزِ عقربک ها
بر مهلکه آویخته ، روزانِ بی نوش

بس شورماهی ز آرزو بر طاق و فرجام
دریا مرا با شوربوســـــــــه بازد آغوش

برراه ِ بی سامان سرابی سایه گیسوست
کشتی گریبان بسته را ، آبست دم نوش​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,142
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
سودا پدر را هدیه ، شنزارانِ یخ پوش
طوفان بلم ران ، وهم بر لبخند سرپوش

ولگرد مانده عقربه ،در عیدِ گلسرخ
بر جاده یِ دریایی ام خارست پاپوش

بزم ِنهنگان را مِی از ماهـــــــی ِ خُردست
بر هر صدف شن می شود دُرّ راهماغوش

بگــــذرز زاغ ِ دست در انبان و منفور
بلبل ، غزلخوان ِ بهاران ست مدهوش​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا