متون و دلنوشته‌ها تیمآرِسْتآني‍ توء‍؛ کآش‍ تَجويزَت‍ کُنَند

[HOORI]

هَمہ هسٺنـد امـٰا من ؛
یڪ نیسٺِ بزرگ دارم

 

[HOORI]

آبادتر از آن بود ،
که یادِ منِ ویرانه بیفتد..!

 

[HOORI]

بندِ رَختی وسط طوفانم ...

 

[HOORI]

دور از "تو" چنانم که غمِ غربتم امشب
حتی به غزل هایِ غریبانه نگنجد ...

 

[HOORI]

دیوانه‌تر از من که دلم را به تو دادم،
هرجا شده پیدا بکنی جایزه داری!

 

[HOORI]

آنقدر بي صدا آمدم
که وقتي به خودت آمدي
هيچ صدايي جز من نبود.
آنقدر ماهرانه
تمام تو را دزديدم
که خدا هم به شوق آمد.
آنقدر عاشقانه نگاهت خواهم داشت
که دنيا در احکام سرقت
تجديد نظر کند.

 

[HOORI]

از صورتت نقاشی کشیده ام
همانطور که دلم میخواست باشی
حالا چشمهایت فقط مرا می بیند
و لبخند همیشگی‌ات
لحظه های نبودنت را
می پوشاند
فقط مانده ام
هوس بوسیدنت را چه کنم؟

 

[HOORI]

برخاست غبار از قدمت لحظه ی رفتن
تا روز ابد پیرهنم را نتکانم ...

 

[HOORI]

تازه از عطر نفس‌های تو فهمیدم چرا
کارشان رو به کسادی می‌رود عطار ها..

 

[HOORI]

از بس که گریه شسته مرا آب رفته ام ...
‌