متون و دلنوشته‌ها [=عآقآیِ قآضی..!

[Niloo.j]

آقای قاضی
می دونید دیگه حس زندگی نیست ...!​

 

[Niloo.j]

آقای قاضی
نفس کشیدن فقط برای نمردن خوبه
برای زندگی کردن چیزای بیشتری لازم داری :)
​

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی سرکار میرفت و دلش نمیومد پولاشو خرج کنه ، این آخرا تازه فهمیده بود باباش چه دل مهربونی داره که متاسفانه روحش شاد
+بچه پررو:|

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی میومد دو سه خط نظرشو تایپ میکرد از آخرم میگفت بازم نظر خودت مهمه:|

 

[NAST]

+چرا استادتو کشتی؟!
_آقای قاضی ایشون فکر میکرد که وظیفه اصلی دانشجوها تو زندگیشون خوندن درسیه که اون تدریس میکنه
+خب پس حرفی ندارم دیگه

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_میگفت راحت باش حرفتو بزن حرفمو میزدم ناراحت میشد :|
+آزادی

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی گویا ایشون برای مقاومت کردن جلوی فهمیدن پول خوبی میگرفت
+ای روزگار ، آزادی برو

 

[NAST]

+چرا کشتیشون؟!
_آقای قاضی گفت واسه تحویل سال بیاین اینجا گفتم کجا بابا خطرناکه عزیزم گفت پس ما میایم اونجا
+ببندینش به موشک لحظه تحویل سال

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی ۷۸ تا عکس گذاشته بود رو تلگرامش و تو هر کدوم خاصیت ماه تولدشو گفته بود ؛ خدا بیامرز از گیاهان دارویی بیشتر خاصیت داشت !!
+بگردوم

 

[NAST]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی خیلی واسم جالب بود همون حسا همون حرفا ، همون خاطره ساختنا ، همون قربون صدقه رفتنا رو چجوری هرسری با یه ادم جدید پبش میرفت؟!
+بیس متر زیر زمین دفنش کنین رو جنازشم آهک پاش بدین