Sepideh.T معلم زبان ویراستار انجمن تاریخ ثبتنام 20/4/19 ارسالیها 2,744 پسندها 20,129 امتیازها 53,173 مدالها 28 سطح 29 12/1/20 #81 کارگران گفت: - بتمرگ سر جات بعد بیسیمی برداشت و گفت: - از سوسک سیاه به خرمگس...از سوسک سیاه به خرمگس صدا اومد: - خرمگس به گوشم ... امضا : Sepideh.T
کارگران گفت: - بتمرگ سر جات بعد بیسیمی برداشت و گفت: - از سوسک سیاه به خرمگس...از سوسک سیاه به خرمگس صدا اومد: - خرمگس به گوشم ...
Shabnm رو به پیشرفت رو به پیشرفت تاریخ ثبتنام 4/12/18 ارسالیها 218 پسندها 9,070 امتیازها 23,913 مدالها 3 سطح 0 12/1/20 #82 سپیده رادمهر گفت کارگران گفت: - بتمرگ سر جات بعد بیسیمی برداشت و گفت: - از سوسک سیاه به خرمگس...از سوسک سیاه به خرمگس صدا اومد: - خرمگس به گوشم ... کلیک کنید تا باز شود... یهو سوسکه داد ای کارگردان لاعور. سوسک سیاه که منم تو دگ برگ کدوم درختی امضا : Shabnm
سپیده رادمهر گفت کارگران گفت: - بتمرگ سر جات بعد بیسیمی برداشت و گفت: - از سوسک سیاه به خرمگس...از سوسک سیاه به خرمگس صدا اومد: - خرمگس به گوشم ... کلیک کنید تا باز شود... یهو سوسکه داد ای کارگردان لاعور. سوسک سیاه که منم تو دگ برگ کدوم درختی
Sepideh.T معلم زبان ویراستار انجمن تاریخ ثبتنام 20/4/19 ارسالیها 2,744 پسندها 20,129 امتیازها 53,173 مدالها 28 سطح 29 12/1/20 #83 Rocío گفت یهو سوسکه داد ای کارگردان لاعور. سوسک سیاه که منم تو دگ برگ کدوم درختی کلیک کنید تا باز شود... ندا آمد برگ درخت هندونه و ناگهان درخت هندونه برگ هایش بریخت ملخ که تا آن موقع ساکت بود فریاد زد مگر هندونه نیز درخت دارد کارگردان گفت امضا : Sepideh.T
Rocío گفت یهو سوسکه داد ای کارگردان لاعور. سوسک سیاه که منم تو دگ برگ کدوم درختی کلیک کنید تا باز شود... ندا آمد برگ درخت هندونه و ناگهان درخت هندونه برگ هایش بریخت ملخ که تا آن موقع ساکت بود فریاد زد مگر هندونه نیز درخت دارد کارگردان گفت
Shabnm رو به پیشرفت رو به پیشرفت تاریخ ثبتنام 4/12/18 ارسالیها 218 پسندها 9,070 امتیازها 23,913 مدالها 3 سطح 0 12/1/20 #84 سپیده رادمهر گفت ندا آمد برگ درخت هندونه و ناگهان درخت هندونه برگ هایش بریخت ملخ که تا آن موقع ساکت بود فریاد زد مگر هندونه نیز درخت دارد کارگردان گفت کلیک کنید تا باز شود... به تو ربطی نداره تو برو همون آفت باش گندمتو بخور. به جا گندم چیز نخور ک.... عه عه دهن منو باز میکنی امضا : Shabnm
سپیده رادمهر گفت ندا آمد برگ درخت هندونه و ناگهان درخت هندونه برگ هایش بریخت ملخ که تا آن موقع ساکت بود فریاد زد مگر هندونه نیز درخت دارد کارگردان گفت کلیک کنید تا باز شود... به تو ربطی نداره تو برو همون آفت باش گندمتو بخور. به جا گندم چیز نخور ک.... عه عه دهن منو باز میکنی