متون و دلنوشته‌ها م غصه__پ رنج

  • نویسنده موضوع بردیا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 27
  • بازدیدها 592
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
دلم برای روزهایی تنگ است که میدانم باز نخواهند گشت…
برای پدرم که دیگر حضورش را احساس نخواهم کرد…
به راستی که چه زود دیر میشود..
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
پدرم ﺳﻼﻡ
ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﺑﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻢ ﺳﻦ ﺗﻮ ﻣﯿﺸﻮﻡ
پدرم ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺍﻣﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﺁﺭﺯﻭ ﺷﺪ
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو…
تو کجایی پدرم…؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا…
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو…
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم.
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو…
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو…
پدر ای یاد تو آرامش من…!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن پدرم…!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو…
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار…
گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. ..
یادت گرامی ، روحت شاد​
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
وقتی بجای کلاغ در آن بازی کودکانه گفتم: مامان پـر؛ خندیدی و گفتی: من که پر ندارم!!!
بزرگ تر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی…​
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمی‌کند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمی‌شوند و تو آنگونه اي مـــــــــــــــادر
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه
اون روز روزیه که مادرت پیشت نیست.
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
یکی می‌آید یکی می‌رود و این قانون بقای زندگیست
اما تو که رفتی هیچ کس نیامد
انگار قانون بقا هم پوچ است وقتی تو نیستی.
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
چشم من بیا من رو یاری بکن
گونه‌هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه مگه کاری می‌شه کرد
کاری از ما نمیاد زاری بکن
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه می‌خواد
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
در دو چشم تو خدا جا دارد / عشق با چشم تو معنا دارد
مادرم چشمه ي احساس تویی / عطر خوشبوی گل یاس تویی
 
امضا : بردیا

بردیا

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/1/19
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,887
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
کاش بودی سرم را روی شانه هایت می گذاشتم و می بوسیدمت
وقتی بودی آن قدر بزرگ نبودم
وقتی هم که رفتی بزرگ نشدم
دستهایم سرد است
کاش بودی دستم را می گرفتی
کجایی؟
 
امضا : بردیا
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا