مشاعره مشاعره با اشعار فریدون مشیری

[فلورا.]

در این رواق نیاز
پرنده ساکت و غمگین
ستاره بیمارست
دو چشم خسته من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدارست
تو نیستی که ببینی

يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم

 

[m.sina]

يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم

من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم
تو بدان این را تنها تو بدان
تو بیا تو بمان با من، تنها تو بمان

 

[فلورا.]

من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم
تو بدان این را تنها تو بدان
تو بیا تو بمان با من، تنها تو بمان

ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گر یکدگر را می درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این سان دردمند

 

[m.sina]

ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گر یکدگر را می درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این سان دردمند

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

 

[فلورا.]

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

ش*ر..اب جام خورشیدی، که جان را

نشاط از تو ، غم از تو، مستی از تست

به آسانی، مرا از من ربودی

درون کوره ی غم آزمودی

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[m.sina]

ش*ر..اب جام خورشیدی، که جان را

نشاط از تو ، غم از تو، مستی از تست

به آسانی، مرا از من ربودی

درون کوره ی غم آزمودی

يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند

 

[فلورا.]

يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند

دوستهایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسی می خواهد

وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

 

[m.sina]

دوستهایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسی می خواهد

وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

در نهانخانۀ جانم،گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

 

[فلورا.]

در نهانخانۀ جانم،گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

موج موسیقی عشق

از دلم می گذرد

روح گلرنگ ش*ر..اب

در تنم می گردد

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[m.sina]

موج موسیقی عشق

از دلم می گذرد

روح گلرنگ ش*ر..اب

در تنم می گردد

دیدمت آهسته پرسیدمت
خواندمت بر ره گل افشاندمت

آمدی بر بام جان پر زدی
همچو نور بر دیده بنشاندمت

بردمت تا کهکشانهای عشق
پر کشان تا بی نشانهای عشق