مشاعره مشاعره با اشعار فریدون مشیری

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 136
  • بازدیدها 2,738
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
4,459
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #71
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,382
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #72
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی...
یک شب به پاس صحبت دیرین خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داریم
با او بگو چه میکشم از درد فراق
شاید وفا کند بشتابد به یاریم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
4,459
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #73
یک شب به پاس صحبت دیرین خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داریم
با او بگو چه میکشم از درد فراق
شاید وفا کند بشتابد به یاریم
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,382
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #74
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
4,459
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #75
امید روشنائی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت”
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,382
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #76
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت”
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد
يکی ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
4,459
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #77
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد
يکی ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
می زند من را زمین

می زند بی تو مرا،

این خاطراتت روز و شب

درد پیگیر من است،
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,382
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #78
می زند من را زمین

می زند بی تو مرا،

این خاطراتت روز و شب

درد پیگیر من است،
تو از بلندی ایوان به باغ می نگری
درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها
به آن تبسم شیرین به آن تبسم مهر
به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند
تمام گنجشکان که در نبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته اند
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
4,459
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #79
تو از بلندی ایوان به باغ می نگری
درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها
به آن تبسم شیرین به آن تبسم مهر
به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند
تمام گنجشکان که در نبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته اند
دگر با خود کنم نجوا

یکی را دوست میدارم

ولی افسوس او هرگز نمیداند
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,382
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #80
دگر با خود کنم نجوا

یکی را دوست میدارم

ولی افسوس او هرگز نمیداند
در این رواق نیاز
پرنده ساکت و غمگین
ستاره بیمارست
دو چشم خسته من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدارست
تو نیستی که ببینی
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا