Delaram*☆♡ کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 1,886 پسندها 14,587 امتیازها 36,873 مدالها 28 سطح 20 18/12/23 #6,971 Jan.Sakht گفت تو را هر کس به سوی خویش خواند تو را من جز به سوی تو نخوانم کلیک کنید تا باز شود... مسلمانان مرا وقتی دلی بود که باوی گفتمی گر مشکلی بود
Jan.Sakht گفت تو را هر کس به سوی خویش خواند تو را من جز به سوی تو نخوانم کلیک کنید تا باز شود... مسلمانان مرا وقتی دلی بود که باوی گفتمی گر مشکلی بود
Jan.Sakht کاربر فعال عکس + عکاس انجمن ویراستار انجمن تاریخ ثبتنام 5/9/23 ارسالیها 610 پسندها 5,753 امتیازها 21,973 مدالها 14 سطح 12 18/12/23 #6,972 Delaram*☆♡ گفت مسلمانان مرا وقتی دلی بود که باوی گفتمی گر مشکلی بود کلیک کنید تا باز شود... //❤️// د لا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یار زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی ... امضا : Jan.Sakht
Delaram*☆♡ گفت مسلمانان مرا وقتی دلی بود که باوی گفتمی گر مشکلی بود کلیک کنید تا باز شود... //❤️// د لا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یار زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی ...
Delaram*☆♡ کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 1,886 پسندها 14,587 امتیازها 36,873 مدالها 28 سطح 20 18/12/23 #6,973 Jan.Sakht گفت //❤️// د لا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یار زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی ... کلیک کنید تا باز شود... یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
Jan.Sakht گفت //❤️// د لا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یار زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی ... کلیک کنید تا باز شود... یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,237 پسندها 6,546 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 19/12/23 #6,974 Delaram*☆♡ گفت یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور کلیک کنید تا باز شود... یک سینه حرف هست، ولی نقطهچین بس است خاتون دل و دماغ ندارم همین بس است یک روز زخم خوردم یک عمر سوختم کو شوکران که زندگی اینچنین بس است امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور کلیک کنید تا باز شود... یک سینه حرف هست، ولی نقطهچین بس است خاتون دل و دماغ ندارم همین بس است یک روز زخم خوردم یک عمر سوختم کو شوکران که زندگی اینچنین بس است
Tara Motlagh کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 1/8/23 ارسالیها 305 پسندها 1,018 امتیازها 6,833 مدالها 10 سطح 9 19/12/23 #6,975 m.sina گفت یک سینه حرف هست، ولی نقطهچین بس استخاتون دل و دماغ ندارم همین بس استیک روز زخم خوردم یک عمر سوختمکو شوکران که زندگی اینچنین بس است کلیک کنید تا باز شود... تنهایی یک درختم و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم..! امضا : Tara Motlagh
m.sina گفت یک سینه حرف هست، ولی نقطهچین بس استخاتون دل و دماغ ندارم همین بس استیک روز زخم خوردم یک عمر سوختمکو شوکران که زندگی اینچنین بس است کلیک کنید تا باز شود... تنهایی یک درختم و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم..!
Jan.Sakht کاربر فعال عکس + عکاس انجمن ویراستار انجمن تاریخ ثبتنام 5/9/23 ارسالیها 610 پسندها 5,753 امتیازها 21,973 مدالها 14 سطح 12 20/12/23 #6,976 Tara Motlagh گفت تنهایی یک درختم و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم..! کلیک کنید تا باز شود... من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود میتوانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی! امضا : Jan.Sakht
Tara Motlagh گفت تنهایی یک درختم و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم..! کلیک کنید تا باز شود... من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود میتوانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی!
Tara Motlagh کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 1/8/23 ارسالیها 305 پسندها 1,018 امتیازها 6,833 مدالها 10 سطح 9 20/12/23 #6,977 Jan.Sakht گفت من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود میتوانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی! کلیک کنید تا باز شود... یارب! به کیش کیست بت ما که میزند بر م.ست پشت پا و به مخمور پشت دست؟ امضا : Tara Motlagh
Jan.Sakht گفت من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود میتوانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی! کلیک کنید تا باز شود... یارب! به کیش کیست بت ما که میزند بر م.ست پشت پا و به مخمور پشت دست؟
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,237 پسندها 6,546 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 21/12/23 #6,978 Tara Motlagh گفت یارب! به کیش کیست بت ما که میزند بر م.ست پشت پا و به مخمور پشت دست؟ کلیک کنید تا باز شود... تلخکام ایمن ز چشم شور ماند بیشتر باده انگور از انگور ماند بیشتر محفل آرایان شهرت خرج چشم بدشوند هرکه ماند از دیده ها مستورماند بیشتر امضا : m.sina
Tara Motlagh گفت یارب! به کیش کیست بت ما که میزند بر م.ست پشت پا و به مخمور پشت دست؟ کلیک کنید تا باز شود... تلخکام ایمن ز چشم شور ماند بیشتر باده انگور از انگور ماند بیشتر محفل آرایان شهرت خرج چشم بدشوند هرکه ماند از دیده ها مستورماند بیشتر
Tara Motlagh کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 1/8/23 ارسالیها 305 پسندها 1,018 امتیازها 6,833 مدالها 10 سطح 9 21/12/23 #6,979 m.sina گفت تلخکام ایمن ز چشم شور ماند بیشتر باده انگور از انگور ماند بیشتر محفل آرایان شهرت خرج چشم بدشوند هرکه ماند از دیده ها مستورماند بیشتر کلیک کنید تا باز شود... راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست! باشد ! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم... امضا : Tara Motlagh
m.sina گفت تلخکام ایمن ز چشم شور ماند بیشتر باده انگور از انگور ماند بیشتر محفل آرایان شهرت خرج چشم بدشوند هرکه ماند از دیده ها مستورماند بیشتر کلیک کنید تا باز شود... راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست! باشد ! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم...
SETAREH LOTFI نویسنده افتخاری + مدیر بازنشسته نویسنده افتخاری تاریخ ثبتنام 13/7/19 ارسالیها 5,190 پسندها 31,410 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 سطح 34 21/12/23 #6,980 Tara Motlagh گفت راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست! باشد ! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم... کلیک کنید تا باز شود... ما را ز شب وصل چه حاصل،که تو از ناز تا باز کنی بند قبا، صبح دمیدهست...! امضا : SETAREH LOTFI
Tara Motlagh گفت راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست! باشد ! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم... کلیک کنید تا باز شود... ما را ز شب وصل چه حاصل،که تو از ناز تا باز کنی بند قبا، صبح دمیدهست...!