مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[Es_shima]

یقین نکن به هیچ چیز که جز پریشانی نیست
برای ملتِ غافل ز خویشتن که درمانی نیست

 

[زینب میشی]

ت و ت و ت و ت

ای خدا به کجا بگریزم از ، دست ت

 

[Es_shima]

تو از کجا به شعر و دنیای من می آیی؟!
آهسته آ که قلب من دیگر سراب نخواهد

 

[زینب میشی]

دیدی که تو رفتی و مرا صبر همخانه نشد؟

بی تابی و بیقراری ام آمد و دل دیوانه بشد

 

[Es_shima]

دیریست در این کابوس هستیم و نادانیم.
هرچند که قفس زیباست اما در زندانیم

 

[sin.r]

من به دنبال کمی پنجره ام
که فکر امدنت را در خیالم به تصویر کشم
تو به دنبال یه راهی که حتی سایه ات
نگذرد از سر کوی تنهایی من

 

[Es_shima]

نه شنیدیم و نه دیدیم مهر و محبت از غیر

که به جز یک ادعا هیچ دیدیم؟! نه خیر!!​

 

[MORTAL]

ره به سوی دو چشمت دلم پیش گرفت
دل ندانسته خطا کرد و به رهت خو گرفت

 

[Es_shima]

تا توانند می‌زنند پشت تو هر حرفی را
​

این جماعت می‌کنند مشکی، هر برفی را​

 

[زینب میشی]

آه و صد افسوس زین هوای بی توام

کین چنین چنگ بر گلویم می فشارد بی توام