مشاعره مشاعره با اشعار خواجوی کرمانی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 89
  • بازدیدها 2,230
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,970
پسندها
4,432
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #61
جانا ز من بی سر و بی پات چه غم
وز ناله ی عاشقان شیدات چه غم

در پای مران پیاده کز دست افتاد
گر بر رخ او نهی رخ از مات چه غم
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #62
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا!
اه از ان یار که نبود خبر از یارانش
داد از انکس که نباشد غم غمخورانش
یاری ان نیست که اگاه نباشد از یار
یار باید که بود اگهی از یارانش
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,970
پسندها
4,432
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #63
اه از ان یار که نبود خبر از یارانش
داد از انکس که نباشد غم غمخورانش
یاری ان نیست که اگاه نباشد از یار
یار باید که بود اگهی از یارانش

شاها غرض ز فطرت عالم تو بوده ئی
ور نی که داشتی خبر از کاف کن فکان:/
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #64
شاها غرض ز فطرت عالم تو بوده ئی
ور نی که داشتی خبر از کاف کن فکان:/
شاها غرض ز فطرت عالم تو بوده ئی
ور نی که داشتی خبر از کاف کن فکان:/
نرگس بنگر نشسته در سایه ی بید
وز مهر نهاده بر فلک چشم امید

چون زهره برآورد سر از بدر منیر
یا شمس طلوع کرد از روز سپید
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,970
پسندها
4,432
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #65
نرگس بنگر نشسته در سایه ی بید
وز مهر نهاده بر فلک چشم امید

چون زهره برآورد سر از بدر منیر
یا شمس طلوع کرد از روز سپید
دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب
تا روز نخفتیم من و شمع جگر تاب!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #66
امضا : SAN.SNI

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,970
پسندها
4,432
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #67
بی شکر شیرین تو در درگه خسرو
بر سینه زنم سنگ چو فرهاد ز دستت...
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #68
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت!


تا کی چو مسیح دم ز طاعات زنید
یا همچو لیکم لاف میقات زنید

خیزید و بمی خاک مرا گِل سازید
وانگه ز گلم خشت خرابات زنید
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,970
پسندها
4,432
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #69
تا کی چو مسیح دم ز طاعات زنید
یا همچو لیکم لاف میقات زنید

خیزید و بمی خاک مرا گِل سازید
وانگه ز گلم خشت خرابات زنید
در میان خامه ترجمان گردد
از لبت هر که او نشان پرسد
چون دهان تو بی نشان گردد
چون ز لعلت سخن کند خواجو!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #70
در میان خامه ترجمان گردد
از لبت هر که او نشان پرسد
چون دهان تو بی نشان گردد
چون ز لعلت سخن کند خواجو!
ورطه ی پر خطر عشق ترا ساحل نیست
راه پر آفت سودای ترا منزل نیست

گر شوم کشته بدانید که در مذهب عشق
خونبهای من دلسوخته بر قاتل نیست
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا