Samira-M مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن هنرمند انجمن تاریخ ثبتنام 14/3/18 ارسالیها 920 پسندها 15,350 امتیازها 37,073 مدالها 18 سطح 24 11/12/21 نویسنده موضوع #1 شب را گریستیم، سحر را گریستیم ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم امضا : Samira-M
شب را گریستیم، سحر را گریستیم ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,110 پسندها 6,354 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 20/12/21 #2 Samira-M گفت مشاهده فایلپیوست 486333 شب را گریستیم، سحر را گریستیم ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم امضا : m.sina
Samira-M گفت مشاهده فایلپیوست 486333 شب را گریستیم، سحر را گریستیم ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
Samira-M مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن هنرمند انجمن تاریخ ثبتنام 14/3/18 ارسالیها 920 پسندها 15,350 امتیازها 37,073 مدالها 18 سطح 24 20/12/21 نویسنده موضوع #3 m.sina گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم امضا : Samira-M
m.sina گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم
بَهآرنارنج کاربر سایت کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 27/12/21 ارسالیها 1,980 پسندها 6,327 امتیازها 28,973 مدالها 15 سطح 13 27/12/21 #4 Samira-M گفت من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم امضا : بَهآرنارنج
Samira-M گفت من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,110 پسندها 6,354 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 27/12/21 #5 :)NAHAL گفت از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم کلیک کنید تا باز شود... من نان گرم نذر رخ یار می كنم در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر او را تمام باغچه دیدار می كنم از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام امضا : m.sina
:)NAHAL گفت از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم کلیک کنید تا باز شود... من نان گرم نذر رخ یار می كنم در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر او را تمام باغچه دیدار می كنم از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام
Samira-M مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن هنرمند انجمن تاریخ ثبتنام 14/3/18 ارسالیها 920 پسندها 15,350 امتیازها 37,073 مدالها 18 سطح 24 28/12/21 نویسنده موضوع #6 m.sina گفت من نان گرم نذر رخ یار می كنم در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر او را تمام باغچه دیدار می كنم از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام کلیک کنید تا باز شود... مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما هرچند که بلا و بتر را گریستیم امضا : Samira-M
m.sina گفت من نان گرم نذر رخ یار می كنم در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر او را تمام باغچه دیدار می كنم از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام کلیک کنید تا باز شود... مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما هرچند که بلا و بتر را گریستیم
بَهآرنارنج کاربر سایت کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 27/12/21 ارسالیها 1,980 پسندها 6,327 امتیازها 28,973 مدالها 15 سطح 13 29/12/21 #7 Samira-M گفت مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما هرچند که بلا و بتر را گریستیم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم امضا : بَهآرنارنج
Samira-M گفت مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما هرچند که بلا و بتر را گریستیم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
A AINAZ.R کاربر سایت کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 11/6/21 ارسالیها 2,761 پسندها 13,713 امتیازها 49,173 مدالها 25 سن 19 سطح 24 12/2/22 #8 ᴀɴᴏɴʏᴍᴏᴜꜱ ɢɪʀʟ گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آتشبازی آواز های عيد موعودم مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم امضا : AINAZ.R
ᴀɴᴏɴʏᴍᴏᴜꜱ ɢɪʀʟ گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آتشبازی آواز های عيد موعودم مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم
بَهآرنارنج کاربر سایت کاربر حرفهای تاریخ ثبتنام 27/12/21 ارسالیها 1,980 پسندها 6,327 امتیازها 28,973 مدالها 15 سطح 13 12/2/22 #9 Sina`mehraad گفت من آتشبازی آواز های عيد موعودم مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم امضا : بَهآرنارنج
Sina`mehraad گفت من آتشبازی آواز های عيد موعودم مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
Nazanin_N کاربر سایت رفیق جدید انجمن تاریخ ثبتنام 16/6/21 ارسالیها 73 پسندها 581 امتیازها 3,013 مدالها 7 سطح 6 21/2/22 #10 ᴀɴᴏɴʏᴍᴏᴜꜱ ɢɪʀʟ گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... مرا فریاد گاهی در مسیر نیستان باید من آن دردم كه در پیچاک یک شیون نمی گنجم امضا : Nazanin_N
ᴀɴᴏɴʏᴍᴏᴜꜱ ɢɪʀʟ گفت من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم کلیک کنید تا باز شود... مرا فریاد گاهی در مسیر نیستان باید من آن دردم كه در پیچاک یک شیون نمی گنجم