مشاعره مشاعره با اشعار عبدالقهار عاصی

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 659
  • کاربران تگ شده هیچ

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,350
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
downloadfile.gif

شب را گریستیم، سحر را گریستیم
ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم
وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را
ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #2
مشاهده فایل‌پیوست 486333

شب را گریستیم، سحر را گریستیم
ما گام گامِ راهِ سفر را گریستیم
وقتی که می زدند سپیدارِ باغ را
ما یک بهٔک صدایِ تبر را گریستیم
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم

من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم

بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,350
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم

من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم

بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم

من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم
مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم

غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن
خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم
 

بَهآرنارنج

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,980
پسندها
6,327
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #4
من آتش بازیِ آوازهایِ عیدِ موعودم
مرا فارغ کنید از تن که من در تن نمی گنجم

غبارِ هیچ گردِ ره نی ام در چشمِ کس، لیکن
خیال آیینه ای دارم که در گلشن نمی گنجم
از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره
مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,110
پسندها
6,354
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #5
از بهر مقدم تو هر شام بر سر ره
مهتاب را به رنگی دامن كشان بر آرم
من نان گرم نذر رخ یار می كنم
در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر

او را تمام باغچه دیدار می كنم
از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,350
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
من نان گرم نذر رخ یار می كنم
در ماه در ستاره ی شام و غروب شهر

او را تمام باغچه دیدار می كنم
از جنس دل ز سينه دكانی گشوده ام
مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما
هرچند که بلا و بتر را گریستیم
 

بَهآرنارنج

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,980
پسندها
6,327
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #7
مضمونِ گریه کم نشد از دور و پیشِ ما
هرچند که بلا و بتر را گریستیم
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم
من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم
بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
 
امضا : بَهآرنارنج

AINAZ.R

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/6/21
ارسالی‌ها
2,761
پسندها
13,713
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
سطح
24
 
  • #8
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم
من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم
بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
من آتشبازی آواز های عيد موعودم

مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم
 
امضا : AINAZ.R

بَهآرنارنج

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,980
پسندها
6,327
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #9
من آتشبازی آواز های عيد موعودم

مرا فارغ كنید از تن كه من درتن نمی گنجم
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم
من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم
بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
 
امضا : بَهآرنارنج

Nazanin_N

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/6/21
ارسالی‌ها
73
پسندها
581
امتیازها
3,013
مدال‌ها
7
سطح
6
 
  • #10
من آن موج گرانبارم كه در دامن نمی گنجم
من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمی گنجم

سر و پا رونق آرای دو عالم نقش معنایم
بگیریدم بگیریدم كه من در من نمی گنجم
مرا فریاد گاهی در مسیر نیستان باید
من آن دردم كه در پیچاک یک شیون نمی گنجم
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا