مشاعره مشاعره با حرف گ

  • نویسنده موضوع ARYA-T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 72
  • بازدیدها 1,281
  • کاربران تگ شده هیچ

Tara Motlagh

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,017
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #31
گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری ام
گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم
شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

سایه‌ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار
راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #32
گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم
شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

سایه‌ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار
راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم
گرچه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست
در هوایش چون نسیم از پای ننشینم هنوز

سیمگون شد موی و غفلت همچنان بر جای ماند
صبحدم خندید و من در خواب نوشینم هنوز
 
امضا : m.sina

FakhTeh

مدیر ارشد + مسئول فنی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,942
پسندها
41,638
امتیازها
71,672
مدال‌ها
36
سطح
38
 
  • مدیرکل
  • #33
گرچه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست
در هوایش چون نسیم از پای ننشینم هنوز

سیمگون شد موی و غفلت همچنان بر جای ماند
صبحدم خندید و من در خواب نوشینم هنوز
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزه گران می‌داری
 
امضا : FakhTeh

Tara Motlagh

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,017
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #34
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزه گران می‌داری
گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین
جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی

آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد
در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #35
گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین
جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی

آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد
در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بیما زین طعنه ها گذر کن

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
 
امضا : m.sina

Tara Motlagh

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,017
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #36
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بیما زین طعنه ها گذر کن

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است

سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #37
گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است

سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است
گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

بی جگر داد مرا شه دل چون خورشیدی
تا نمایم همه را بی‌ز جگر خندیدن
 
امضا : m.sina

Tara Motlagh

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,017
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #38
گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

بی جگر داد مرا شه دل چون خورشیدی
تا نمایم همه را بی‌ز جگر خندیدن
گر اینهمه وارسته و آزاد نبودم
چون سرو، چرا بهره ی من بی ثمری بود

روزی که ز عشق تو شدم بی خبر از خویش
دیدم که خبرها همه از بی خبری بود
 
امضا : Tara Motlagh

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,214
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #39
گر اینهمه وارسته و آزاد نبودم
چون سرو، چرا بهره ی من بی ثمری بود

روزی که ز عشق تو شدم بی خبر از خویش
دیدم که خبرها همه از بی خبری بود
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نُعم اندرون زُفتی آردت و بؤس

بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بی‌نهیب
 
امضا : فلورا.

Tara Motlagh

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,017
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #40
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نُعم اندرون زُفتی آردت و بؤس

بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بی‌نهیب
گفتم از قصه‌ عشقت گرهی باز کنم
به پریشانی گیسوی تو سوگند نشد

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند نشد
 
امضا : Tara Motlagh

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
75
بازدیدها
1,574
پاسخ‌ها
111
بازدیدها
1,393
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
1,043
پاسخ‌ها
82
بازدیدها
1,322
پاسخ‌ها
63
بازدیدها
937
پاسخ‌ها
79
بازدیدها
1,205
پاسخ‌ها
78
بازدیدها
1,121

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا