متون و دلنوشته‌ها ~sɨℓεŋcε~

  • نویسنده موضوع Saba Abbasi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 93
  • بازدیدها 2,196
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #51
خیلی ع دخترا باختن
چون ارایش دوستشون غلیظ تر بود :)

Birçok kız kız arkadaşının saçları daha kalın olduğu için kayboldu
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #52
گرگ عاشق شده بود
عاشق طعمه اش
نزدیک شد
بوییدش
بوسیدش
و با دندان گلویش را درید
افسوس ذات، احساس نمیشناسد..

भेड़िया प्यार में था
वह अपने शिकार से प्यार करता है
करीब था
उसे बताओ
Bvsydsh
और उसने अपने दांतों से उसका गला काट दिया

काश, सार नहीं लगता..
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #53
آدم برفی رو، همون شال گردن که گرمش میکرد، کُشت..

The snowman was killed by the scarf that he was warming up to
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #54
تاریخ انقضای پفک 1 سال بعد از تولیده!
کاش ی سریاتون تو رابطه هاتون اندازه‌ی 1 پفک موندگاری داشتین.. :)

Date d'expiration 1 an après la naissance!

Je souhaite que vous ayez eu une série dans votre relation de la taille ..d'un poney
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #55
برگشتن به یه آدمِ اشتباه، مثل این میمونه که با دست خودت، بخیه های زخمتو باز کنی...

Возвращаться к не тому человеку - все равно, что открывать колотые раны своими руками...
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #56
بعضیا مثه کبریت میمونن;
خودشون ارزشی ندارن ولی زندگیتو به آتیش میکشن..

ಕೆಲವು ಪಂದ್ಯಗಳಂತೆ ಕಾಣುತ್ತವೆ;

ಅವರು ತಮ್ಮಲ್ಲಿ ಯಾವುದೇ ಮೌಲ್ಯವನ್ನು ಹೊಂದಿಲ್ಲ, ಆದರೆ ಅವರು ನಿಮ್ಮ ಜೀವನವನ್ನು ಸುಡುತ್ತಾರೆ
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #57
حالم مثه اینه که انگار تموم سالهای زندگیمو داشتم تند تند تایپ می کردم;
حالا که سرمو آوردم بالا
می بینم زبون کیبورد رو تغییر نداده بودم..

It feels like I've been typing all my life all year long;

now that I have my head up,
I can see that I had not changed the keyboard language..
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #58
دستفروش مترو داد میزد:
یه حباب‌ساز ببرین; بازی و شادی، حق بچه‌هاس!
خودش 12 سالشم نبود...

The salesman in the subway shouted:
get a bubble maker; The play and the happiness, of the children are right!

...He was not even 12 years old
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #59
چایی که سرد میشه رو یا می ریزنش دور یا عوضش می کنن;
حالا تو هی فکر کن سرد که باشی جذابی...

Çayı soğuturlar ya da atarlar ya da değiştirirler;

Şimdi çekici olmanın havalı olduğunu düşünüyorsun...
 
امضا : Saba Abbasi

Saba Abbasi

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
24/3/19
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
44,552
امتیازها
74,373
مدال‌ها
34
سطح
38
 
  • نویسنده موضوع
  • #60
تو شهری که همه نابینان، اونی که میبینه مجرمه!

Dans une ville où tout le monde est aveugle, celui qui le voit est le criminel
 
امضا : Saba Abbasi
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا