روی سایت مجموعه دلنوشته های صدای دل|زهرا افشار کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #31
″در اوج″
و درست در اوج قوی بودن،
مانند پرنده ای اسیر؛
در رویای پرواز،
بالهایش را هم میشکنند ،
و ناگهان قطره اشکی روی دستانت میچکد...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #32
″هندونه″
هر چیز خوبی حداقل یه مشکلی داره،
هر شیرینی یه تلخی همراهشه،
حتی هندونه هم قسمت شیرینش:
پر از هسته اس...
بعضی ها هسته هاشو میخورن،
بعضی ها هم میندازن دور!
اما هیچی مانع از خوردن هندونه نمیشه...
چون هسته هاش به شیرینیش می ارزن،
درست مثل مشکلاتی که تو راه رسیدن به هدف وجود داره...
از هسته ها نترسید!
هندونه رو نوش جان کنید...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
″تابستان″
فصل گرما رسیده است،
و من همچنان در گرمای وجودت،
و گرمای عشقت غرق شده ام...
آنقدر عمیق که تمامم را سوزانده است؛
این فصل گرما بهانه ایست برای من تا بیایی و
مرا از گرمای آتش عشق،از آتش دوری ات نجات دهی...
مرا به قلب دریایی ات ببری،
دل دریایی ات را نشانم دهی،
ببری در عمق دریا،
آتشم را خاموش کنی...
و کافیست؛
که من همانجا دریا را در آغوش بگیرم،
تا آب روی آتش شوم...
پس بیا تا از من؛
تنها خاکستر به جا نمانده...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #34
″قضاوت″
مردمان فکر نمودید که جاهل هستیم
ولی ای کاش بدانید که جاهل هستید

از قضاوت به حقارت، کارت رنجاندن
ببینید دل ما را که چطور بشکستید

ما خود آگاه به این دنیا و این دورانیم
من نخواهم که گویید که چه هست در هستی

من دانم و خود بینم و آری، تو جاهل هستی
نپندار که کارم بود از خودمستی!

تو برو خود را باش، که ندانی از من!
که ندانسته، کاری نکنم در هستی!

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #35
″سجده شکر″
خوشا دلبر که باشد،
همان که دل بخواهد،
چو ایزد داده دلبر،
سجده ی شکر ندارد...؟!

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #36
″همانطور که ارزو داشتیم″
دلم میخواهد،
یک روز صبح خیلی زود؛
چشمان خواب آلود نازت را بگشایی و من را بیدار کنی،
چمدان هایمان را جلوی در بگذاریم ؛
سوار ماشین جیپمان بشویم و با دوستان خوبمان
راهی یک سفر به ناکجا آباد که همیشه آرزویش را داشتیم شویم...
با ترانه ای که حالو هوایی عجیب دارد!
به جایی دور از این مردم،دور از این آدم های افسرده ی شهر نچسب برویم؛
به سرزمینی سبز،جایی که آسمان و زمینش یکیست،به همان اندازه زیبا...
با هم بگوییم و بخندیم،جوری که تابحال نخندیدیم،
تا میتوانیم در راه شیطنت کنیم، دست هایمان را به دست باد بسپاریم و ناگهان،خودمان را...
و مشغول درست کردن یک غذای خوشمزه در کلبه ی چوبی مان که در وسط جنگلی چشم نواز است شویم و دور هم،غذایمان را نوش جان کنیم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #37
″امشب″
حال امشبم، خوب نیست...
کمی سردرگمم میان افکارم، میان اتفاقات پیشه رو
که بالاخره چه میشود؟
من هم میتوانم خوشحال باشم؟
عمیق در فکر فرو میروم...
سرم را به تختم تکیه میدهم؛
پنجره ی اتاقم را باز میکنم تا هوایی تازه کنم!
نسیم می وزد...
پرده ی اتاقم با باد به رقص در می‌آید،
ماه هم در آن تاریکی خودنمایی میکند و حس خوبی به آدم میدهد...
حالا که فکر میکنم،
حالم خوب است!
نباید اسم این حال را، حال بد گذاشت...
اما...
اصلا نه خوب نه بد!
حالم عجیب است...عجیب...
کمی سردرگمم، میان رویاهایم!
تا حالا شده است که در دنیایی خیالی غرق شوی؟
دنیایی عجیب، مبهم، مملو از آرامش و عذاب، بین گذشته و آینده، بین...
مانده ام در گذشته ای که تا بحال در آن نبودم...
بگذریم! غرق شدن در افکار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #38
″رقص پرده″
به پرده ی اتاقم حسودی میکنم...
آنچنان دست به دست نسیم به رقص در آمده،
آنچنان دلبری میکند برای باد،
که دلم برایشان قنج میرود...
قصه ی عاشقیشان را دوست دارم...
تا باد حالش پریشان میشود...
پرده در آغوش باد،او را به رقص دعوت میکند...
حسرت میخورم،از اینکه پرده ی اتاق،
آزاد است!
آزاد میرقصد؛
و آزاد عشق میورزد...
گاهی فکر میکنم،داستان عاشقی را باید از آن ها یاد بگیرم،که هیچ گاه یکدیگر را ترک نمیکنند...
تا یک کدامشان پریشان میشود؛
دیگری همواره در کنارش است،
نمیگذراد تنها بماند...
تماشایشان؛
هم لذت دارد،
هم حسرت...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #39
″خیره″
اول به دریا؛
حالا هم پنجره ی اتاقم...
خیره شده ام هر روز و هر شب...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی

فرزانه رجبی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
1,676
پسندها
16,502
امتیازها
39,073
مدال‌ها
29
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #40
″دخترک″
دخترک اینجا جای تو نیست؛
همه شان مثل همند...
دخترک اینجا شانس یاره تو نیست؛
اینجا همه گرگند، بدون شک...
هیچ کس همراه تو نیست!
تو فقط خودت را داری و خودت؛
اینجا آن دنیای رویاییِ تو نیست...
آری تو هم زیادی دور گشتی از خودت،
برگرد به همان زندگی خیالی اینجا مالِ تو نیست...
دنیا دنیایی که تو میخواستی نیست...
دل خود را خوش میکنی که چه؟!
نه دخترک اشتباه نکن،
اینجا دنیای دوست داشتن و دوست داشته شدن
نیست...

#زهرا افشار

***
 
امضا : فرزانه رجبی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا