مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

  • نویسنده موضوع زینب میشی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,019
  • بازدیدها 91,285
  • کاربران تگ شده هیچ

Es_shima

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/17
ارسالی‌ها
621
پسندها
7,326
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #341
یاد من کردی و هر بارش شکستی نازنین...
می‌شکستی بیصدا می‌خوردی آرام بر زمین
 
امضا : Es_shima

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,328
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #342
نام تو بردم و آتش به جان خود زدم

این چه تش بود به جان خود زدم !
 
امضا : زینب میشی

Es_shima

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/17
ارسالی‌ها
621
پسندها
7,326
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #343
می‌توانست مرا دوست بدارد و نداشت
بذر احساس مرا در دل بکارد و نکاشت
 
امضا : Es_shima

امید جمشیدی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/8/17
ارسالی‌ها
7
پسندها
87
امتیازها
565
سن
25
سطح
0
 
  • #344
می‌توانست مرا دوست بدارد و نداشت
بذر احساس مرا در دل بکارد و نکاشت

تا در آغوش پر از مهر تو آرام نگیرم
پر پر زنم از آتش این عشق بمیرم
 
امضا : امید جمشیدی

Es_shima

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/17
ارسالی‌ها
621
پسندها
7,326
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #345
من دگر تاب و تحمل نتوانم به خدا
نتوانم دیگر بشوم دست به دعا
 
امضا : Es_shima

امید جمشیدی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/8/17
ارسالی‌ها
7
پسندها
87
امتیازها
565
سن
25
سطح
0
 
  • #346
آدمی گاهی برای گرمیِ محبوب خود
آتش می آفریند، از جهنم بیشتر
 
امضا : امید جمشیدی

Es_shima

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/17
ارسالی‌ها
621
پسندها
7,326
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #347
راه من و عشق، بسی از هم جدا بوده فقط
آن عطر نیست چشم باز کن به خدا کوده فقط
:/
 
امضا : Es_shima

امید جمشیدی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/8/17
ارسالی‌ها
7
پسندها
87
امتیازها
565
سن
25
سطح
0
 
  • #348
راه من و عشق، بسی از هم جدا بوده فقط
آن عطر نیست چشم باز کن به خدا کوده فقط
:/
: ))

طنابی به دستم زدی تا ابد
ولی آخر راه، یک صندلی است!
کجایی که من در شب تیرگی
رسیدم به تکه فریاد: کیست؟!
 
امضا : امید جمشیدی

Es_shima

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/17
ارسالی‌ها
621
پسندها
7,326
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #349
: ))

طنابی به دستم زدی تا ابد
ولی آخر راه، یک صندلی است!
کجایی که من در شب تیرگی
رسیدم به تکه فریاد: کیست؟!
نمی فهممش:/


تو بگو آخر قصه به کجا خواهد رسید؟
آن کلاغ پر شکسته ای که نای رفتن و ماندن نداشت‌
 
امضا : Es_shima

امید جمشیدی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/8/17
ارسالی‌ها
7
پسندها
87
امتیازها
565
سن
25
سطح
0
 
  • #350
نمی فهممش:/


تو بگو آخر قصه به کجا خواهد رسید؟
آن کلاغ پر شکسته ای که نای رفتن و ماندن نداشت‌

تو راهی و من مسافر،کجا میروی؟
مسافر اگر ره نباشد، کجا گم شود؟!
 
امضا : امید جمشیدی

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا