Es_shima کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 27/7/17 ارسالیها 621 پسندها 7,326 امتیازها 25,273 مدالها 12 سطح 12 4/9/17 #351 دستم گرفته بودی و رهایش که کردی زود.. من گم شدم در آن خیابان شلوغ و دود... امضا : Es_shima
امید جمشیدی نو ورود نو ورود تاریخ ثبتنام 18/8/17 ارسالیها 7 پسندها 87 امتیازها 565 سن 25 سطح 0 4/9/17 #352 درونم نشستی؛ تو آرامشی! عجیب است این شب،که فردا نشد صدایی شنیدم، تو هستی! ولی چه سود از زمینی که دریا نشد؟ امضا : امید جمشیدی
درونم نشستی؛ تو آرامشی! عجیب است این شب،که فردا نشد صدایی شنیدم، تو هستی! ولی چه سود از زمینی که دریا نشد؟
Es_shima کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 27/7/17 ارسالیها 621 پسندها 7,326 امتیازها 25,273 مدالها 12 سطح 12 4/9/17 #353 امید جمشیدی گفت درونم نشستی؛ تو آرامشی! عجیب است این شب،که فردا نشد صدایی شنیدم، تو هستی! ولی چه سود از زمینی که دریا نشد؟ کلیک کنید تا باز شود... این خوب بود ولی فازت خیلی عشقیه یکم بکش بیرون.... درونم نشستی ولی من کجام؟ که من طوفانم ندیدی مرا من از این قضیه جدام امضا : Es_shima
امید جمشیدی گفت درونم نشستی؛ تو آرامشی! عجیب است این شب،که فردا نشد صدایی شنیدم، تو هستی! ولی چه سود از زمینی که دریا نشد؟ کلیک کنید تا باز شود... این خوب بود ولی فازت خیلی عشقیه یکم بکش بیرون.... درونم نشستی ولی من کجام؟ که من طوفانم ندیدی مرا من از این قضیه جدام
سیاوش نو ورود نو ورود تاریخ ثبتنام 27/7/17 ارسالیها 7 پسندها 111 امتیازها 578 مدالها 1 سن 32 سطح 1 4/9/17 #354 پیمان بشکستی و تو پیوندی بریدی/ آخر مگر از من چه شنیدی و چه دیدی؟ گفتی که به بالین من آیی دم رفتن / خوش آمدی ای دوست ولی دیر رسیدی
پیمان بشکستی و تو پیوندی بریدی/ آخر مگر از من چه شنیدی و چه دیدی؟ گفتی که به بالین من آیی دم رفتن / خوش آمدی ای دوست ولی دیر رسیدی
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 4/9/17 نویسنده موضوع #355 سیاوش گفت پیمان بشکستی و تو پیوندی بریدی/ آخر مگر از من چه شنیدی و چه دیدی؟ گفتی که به بالین من آیی دم رفتن / خوش آمدی ای دوست ولی دیر رسیدی کلیک کنید تا باز شود... یاد او آرام میکرد قلب خسته ام وقتی رفت بشکستم و آشفته ام امضا : زینب میشی
سیاوش گفت پیمان بشکستی و تو پیوندی بریدی/ آخر مگر از من چه شنیدی و چه دیدی؟ گفتی که به بالین من آیی دم رفتن / خوش آمدی ای دوست ولی دیر رسیدی کلیک کنید تا باز شود... یاد او آرام میکرد قلب خسته ام وقتی رفت بشکستم و آشفته ام
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 6/9/17 نویسنده موضوع #356 مه بیا ، خورشید ببار ، باران بتاب ! میشود؟ پس اگر این شد تو هم یک روز از راه میرسی امضا : زینب میشی
Es_shima کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 27/7/17 ارسالیها 621 پسندها 7,326 امتیازها 25,273 مدالها 12 سطح 12 9/9/17 #357 یک نفس بریده ای از راه و باز هم میروی ذره ذره آب گشتی؛ فکر کردی می بری؟! امضا : Es_shima
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 11/9/17 نویسنده موضوع #358 یافته بودم تو را اما کنون از دیارم رفته ای آشفته جون امضا : زینب میشی
Es_shima کاربر نیمه فعال کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 27/7/17 ارسالیها 621 پسندها 7,326 امتیازها 25,273 مدالها 12 سطح 12 11/9/17 #359 ندانستم چه گونه گشتی از من سیر خودم کردم که لعنت، تو شدی پیر امضا : Es_shima
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 11/9/17 نویسنده موضوع #360 رقص کنان به پیشواز سحر خواهم رفت اگر آن صبح تو از راه برسی امضا : زینب میشی