دفتر شعر دفتر شعر کاربر Arjmand

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 479
  • بازدیدها 2,338
  • کاربران تگ شده هیچ

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #21
جوق قلندرانیم در ما ریا نباشد
تزویر و زرق و سالوس آیین ما نباشد

در هیچ ملک با ما کس دوستی نورزد
در هیچ شهر ما را کس آشنا نباشد

گر نام ما ندانند بگذار تا ندانند
ور هیچمان نباشد بگذار تا نباشد

شوریدگان ما را در بند زر نبینی
دیوانگان ما را باغ و سرا نباشد

در لنگری که مائیم اندوه کس نبیند
در تکیه‌ای که مائیم غیر از صفا نباشد

از محتسب نترسیم وز شحنه غم نداریم
تسلیم گشتگان را بیم از بلا نباشد

با خار خوش برآئیم گر گل به دست ناید
بر خاک ره نشینیم گر بوریا نباشد

هرکس به هر گروهی دارد امید چیزی
ما را امیدگاهی، غیر از خدا نباشد

همچون عبید ما را دریوزه عار ناید
در مذهب قلندر عارف گدا نباشد

عبیدزاکانی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #22
بر این نیلوفری کاخ کیانی
کند خورشید تابان قهرمانی

جهانرا چار عنصر مایه باشد
مکانرا از جهت شش پایه باشد

ز جوهر تا عرض راهست تاری
هیولا تا کند صورت نگاری

همیشه تا فراز فرش غبرا
معلق باشد این نه سقف مینا

جهان محکوم سلطان جهان باد
فلک مامور شاه کامران باد

نخستین دم که خاطر خامه دربست
بر این دیبای ششتر نقش بربست

چو استاد طبیعت داد سازش
نوشتم نام خسرو بر طرازش

شهنشاه جهان دارای عالم
چراغ دودمان نسل آدم

همایون گوهر دریای شاهی
وجودش آیت لطف الهی

ضمیرش نقطهٔ پرگار معنی
درونش مهبط انوار معنی

جم ثانی جمال دنیی و دین
ابواسحاق سلطان السلاطین

خجسته پادشاه دادگستر
جهانگیر آفتاب هفت کشور

غلام بارگاهش تاجداران
جنابش سجده‌گاه شهریاران

زخیلش هر سوی صاحب کلاهی
سپاهش هریکی میری و شاهی

عبیدزاکانی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #23
جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
بیشم مجال صبر و سر انتظار نیست

دیوانه این چنین که منم در بلای عشق
دل عاقبت نخواهد و عقلم به کار نیست

گر خواندنت مراد و گر راندن آرزوست
آن کن که رای تست مرا اختیار نیست

ما را همین بسست که داریم درد عشق
مقصود ما ز وصل تو بوس و کنار نیست

ای دل همیشه عاشق و همواره م**س.ت باش
کان کس که م**س.ت عشق نشد هوشیار نیست

با عشق همنشین شو و از عقل برشکن
کو را به پیش اهل نظر اعتبار نیست

هر قوم را طریقی و راهی و قبله‌ایست
پیش عبید قبله به جز کوی یار نیست

✿•❀•✿

میزند غمزهٔ مرد افکن او تیر مرا
دوستان چیست در این واقعه تدبیر مرا

من دیوانه نه آنم که نصیحت شنوم
پند پیرانه مده گو پدر پیر مرا

منم و نالهٔ شبگیر بدین سان که منم
کی به فریاد رسد نالهٔ شبگیر مرا

صنما عشق تو با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #24
ترا آن به که راه خویش گیری
شکیبائی در این ره پیش گیری

روی چون عاقلان در خانه زین پس
نگردی این چنین دیوانه کس

مکن با چشم سرمستم دلیری
که از روبه نیاید شیر گیری

مکن با زلف شستم عشقبازی
که این کاری است با لختی درازی

هر آنکس کو نداند پایه خویش
ببازد ناگهان سرمایه خویش

کجا مانند تو مسکین گدائی
رسد در وصل چون من پادشاهی

چه خیزد زین گریبان چاک کردن
فشاندن اشگ و بر سر خاک کردن

نگیرد دستت این آشفته کاری
به کارت ناید این فریاد و زاری

ندارم باک اگر دل گرددت خون
نگیرد در من این نیرنگ و افسون

هر آن کو عشق ورزد درد بیند
سرشکی سرخ و روئی زرد بیند

تو این مسکین بدین بی‌ننگ و نامی
چه جنسی وز کدامانی کدامی

تو ای مجنون که عاشق نام داری
ش*ر..اب شوق من در جام داری

تو را آن به که با دردم نشینی
که جان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #25
ای دل پس از این انده بیهوده مخور
زین پیش غم بوده و نابوده مخور

جان میده و داد طمع و حرص مده
غم میخور و نان منت آلوده مخور

✿•❀•✿

هرکس که سر زلف تو آورد بدست
از غالیه فارغ شد و از مشگ برست

عاقل نکند نسبت زلفت با مشگ
داند که میان این و آن فرقی هست

✿•❀•✿

تا مهر توام در دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم بدان نرگس م**س.ت

این غم ز دلم نمی‌نهد پای برون
وین اشگ ز دامنم نمی‌دارد دست

✿•❀•✿

ای آنکه به جز تو نیست فریادرسی
غیر از کرمت نداد کس داد کسی

کار من مستمند بیچاره بساز
کان بر تو به هیچ آید و برماست بسی

عبیدزاکانی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #26
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام


یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام


آن به كه در اين زمانه كم گيري دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نكوست
آنكس كه به جمگي ترا تكيه بر اوست
چون چشم خرد باز كني دشمنت اوست خیام

______________________​

در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می‌دهد مرا بر لب کشت
هرچند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت


ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ♡Mordab

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #27
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست
این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست


در دایره‌ ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می‌نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست


چون چرخ به کام یک خردمند نگشت
خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت
چه مور خورد بگور و چه گرگ به دشت


آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
بهرام که گور می‌ گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت


ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سرو سامان مطلب
درمان طلبي درد تو افزون گردد
با درد بسازو هيچ درمان مطلب خیام


چون نیست حقیقت و یقین اندر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ♡Mordab

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #28
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است


تا کی غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلی گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام


ساقی گل و سبزه بس طربناک شده‌ست
دریاب که هفته دگر خاک شده‌ست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده‌ ست و سبزه خاشاک شده‌ ست


دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ورنیک نیامد این صور عیب که راست

اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است؟
می‌خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است


امروز ترا دسترس فردا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ♡Mordab

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #29
نهال تازه رسی گفت با درختی خشک


که از چه روی، ترا هیچ برگ و باری نیست


چرا بدین صفت از آفتاب سوخته‌ای


مگر به طرف چمن، آب و آبیاری نیست


شکوفه‌های من از روشنی چو خورشیدند


به برگ و شاخهٔ من، ذرهٔ غباری نیست


چرا ندوخت قبای تو، درزی نوروز


چرا به گوش تو، از ژاله گوشواری نیست


شدی خمیده و بی برگ و بار و دم نزدی


به زیر بار جفا، چون تو بردباری نیست


را چه شد که رفیقی و دوستاری نیست


جواب داد که یاران، رفیق نیم رهند


به روز حادثه، غیر از شکیب، یاری نیست


تو قدر خرمی نوبهار عمر بدان


خزان گلشن ما را دگر بهاری نیست


از ان بسوختن ما دلت نمیسوزد


کازین سموم، هنوزت بجان شراری نیست


شکستگی و درستی تفاوتی نکند


من و ترا چون درین بوستان قراری نیست


ز من بطرف چمن سالها شکوفه شکفت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ♡Mordab

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,592
پسندها
2,458
امتیازها
16,473
مدال‌ها
15
سطح
10
 
  • مدیر
  • #30
نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان دارد


زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد


چه خواهش ها درین خاموشیِ گویاست نشنیدی؟


تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد



بیا تا آنچه از دل می رسد بر دیده بنشانیم


زبانبازی به حرف و صوت معنی را زیان دارد


چو هم پرواز خورشیدی مکن از سوختن پروا


که جفت جان ما در باغ آتش آشیان دارد


الا ای آتشین پیکر! برآی از خاک و خاکستر


خوشا آن مرغ بالاپر که بال کهکشان دارد


زمان فرسود دیدم هرچه از عهد ازل دیدم


زهی این عشق عاشق کش که عهد بی زمان دارد


ببین داس بلا ای دل مشو زین داستان غافل


که دست غارت باغ است و قصد ارغوان دارد

درون‌ها شرحه شرحه ست از دم و داغ جدایی‌ها


بیا از بانگ نی بشنو که شرحی خون فشان دارد


دهان (سایه) می‌بندند و باز از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ♡Mordab

موضوعات مشابه

عقب
بالا