دفتر شعر دفتر شعر کاربر Arjmand

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 495
  • بازدیدها 2,608
  • کاربران تگ شده هیچ

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #41
جوانی حسرتا، با من وداع جاودانی کرد


وداع جاودانی حسرتا ،با من جوانی کرد





بهار زندگانی طی شد و ،کرد آفت ایام


به من کاری ،که با سرو و سمن ،باد خزانی کرد





قضای آسمانی بود ،مشتاقی و مهجوری


چه تدبیری توانم ،با قضای آسمانی کرد





ش*ر..اب ارغوانی، چاره ی رخسار زردم نیست


بنازم سیلی گردون، که چهرم ارغوانی کرد





هنوز از آبشار دیده ،دامان، رشک دریا بود


که ما را سینه ی آتشفشان، آتشفشانی کرد





چه بود ار باز می گشتی به روز من، توانائی


که خود دیدی چها با روزگارم ،ناتوانی کرد





جوانی کردن ای دل، شیوه ی جانانه بود اما


جوانی هم پی جانان شد و، با ما جوانی کرد





جوانی خود مرا، تنها امید زندگانی بود


دگر من با چه امّیدی، توانم زندگانی کرد





جوانان در بهار عمر، یاد از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #42
آن قَدَر با آتش دل ساختم ،تا سوختم


بی تو ای آرام جان، یا ساختم یا سوختم





سردمهری بین، که کس بر آتشم آبی نزد


گرچه همچون برق ،از گرمی سراپا سوختم





سوختم ؛اما نه چون شمع طَرَب در بین جمع


لاله ام کز داغ تنهایی ،به صحرا سوختم





همچو آن شمعی ،که افروزند پیش آفتاب


سوختم در پیش مَه رویان و ،بیجا سوختم





سوختم از آتش دل د،ر میان موج اشک


شوربختی بین، که در آغوش دریا سوختم





شمع و گل هم ،هر کدام از شعله‌ای در آتشند


در میان پاکبازان ،من نه تنها سوختم...





رهی_معیری
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #43
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا


گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را





باری به چشم احسان در حال ما نظر کن


کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را





سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت


حکمش رسد ولیکن حدی بُوَد جفا را





من بی تو زندگانی خود را نمی‌پسندم


کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را





چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد


آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را





حال نیازمندی در وصف می‌نیاید


آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را





بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت


دیگر چه برگ باشد درویش بی‌نوا را





یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت


چندان که بازبیند دیدار آشنا را...





سعدی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #44
نه لب گشايدم از گل، نه دل کشد به نبيد


چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسيد





نشان داغ دل ماست، لاله‌ای که شکفت


به سوگواری زلف تو اين بنفشه دميد





به ياد زلف نگونسار شاهدان چمن


ببين در آينه ی جويبار، گريه ی بيد





بيا که خاک رهت لاله‌زار خواهد شد


ز بس که خون دل از چشم انتظار چکيد





به دور ما، که همه خون دل به ساغرهاست


ز چشم ساقی غمگين، که بوسه خواهد چيد





چه جای من که در اين روزگار بی‌فرياد


ز دست جور تو، ناهيد بر فلک ناليد





ازين چراغ توأم ،چشم روشنايی نيست


که کس ز آتش بيداد، غير دود نديد





گذشت عمر و به دل عشوه می‌خريم هنوز


که هست در پی شام سياه، صبح سپيد





کِراست سايه در اين فتنه‌ها ،اميد امان


شد آن زمان ،که دلی بود در پناه اميد





صفای آينه ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #45
خوش آن که از دو جهان، گوشه ی غمی دارد


همیشه سر به گریبان ماتمی دارد





تو مرد صحبت دل نیستی، چه می‌دانی


که سر به جِیب کشیدن، چه عالَمی دارد





هزار جان مقدس ، فدای تیغ تو باد


که در گشایش دلها ،عجب دمی دارد!





لب پیاله نمی‌آید از نشاط ، به هم


زمینِ میکده ، خوش خاک بی‌غمی دارد!





تو محو عالم فکر خودی، نمی‌دانی


که فکر صائب ما نیز عالمی دارد





صائب_تبریزی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #46
شب گذشته شتابان ، به رهگذار تو بودم


به جلد رهگذر اما، در انتظار تو بودم





نسیم زلف تو پیچیده بود، در سر و مغزم


خمار و سست ولی سخت، بی قرارِ تو بودم





همه به کاری و من، دست شُسته از همه کاری


همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم





خزان عشق نبینی، که من به هر دمی ای گل


در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم





اگر که دل بگشاید، زبان به دعویِ یاری


تو یارِ من که نبودی، منم که یارِ تو بودم





چو لاله بود چراغم، به جستجوی تو در دست


ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم





به کوی عشقِ تو راضی شدم، به نقش گدائی


اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم





شهریار
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #47
ز من مپرس، که در دست او دلت چونست


ازو بپرس که انگشت‌هاش در خونست





به حُسن طلعت لیلی نگاه می‌نکند


فتاده در پی بیچاره‌ای که مجنونست





خیال روی کسی در سَرَست هر کس را


مرا خیالِ کسی، کز خیال بیرونست





خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی


که بامداد به روی تو ، فال میمونست





چنین شمایل موزون و قدِّ خوش، که تو راست


به ترک عشق تو گفتن، نه طبع موزونست





اگر کسی به ملامت، ز عشق برگردد


مرا به هر چه تو گویی، ارادت افزونست





کنار سعدی از آن روزکز تو دور افتاد


از آب دیده تو گویی کنار جیحونست





سعدی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #48
به نام چاشنی بخش زبانها


حَلاوت سنج معنی، در بیانها


شِکرپاش زبانهای شِکر ریز


به شیرین نکته‌های حالت انگیز





یکی را تیشه‌ای بر سر فرستاد


که جان می‌کن، که فرهادی تو فرهاد


یکی را کرد مجنونِ مشوّش


به لیلی داد زنجیرش ،که می‌کش





به هر ناچیز ،چیزی او دهد او


عزیزان راعزیزی، او دهد او


به سنگی بخشد آنسان اعتباری


که بر تاجش نشاند تاجداری





درِ نابسته، احسان گُشاده‌ست


به هر کس آنچه می‌بایست، داده‌ست


ضروریّات هر کس از کم وبیش


مهیّا کرده و بنهاده‌اش پیش





در آن موقِف که لطفش روی پیچ است


همه تدبیرها، هیچ است، هیچ است


خرد را گر نبخشد روشنایی


بماند تا ابد در تیره رایی...





وحشی_بافقی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #49
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شِمُرش


نیست امّید، که همواره نفس بر گردد





گر دو صد عمر شود ،پرده نشین در معدن،


خصلتِ سنگِ سیه نیست ،که گوهر گردد





نه هر آنرا که لقب ،بوذر و سلمان باشد


راست کردار ،چو سلمان و چو بوذر گردد





نخورَد هیچ توانگر، غم درویش و فقیر


مگر آنروز که خود ،مُفلس و مُضطر گردد





مرو آزاد، چو در دام تو صیدی باشد


مشو ایمن، چو دلی از تو مکدّر گردد





نه هر آن غنچه که بشکفت، گل سرخ شود


نه هر آن شاخه که بَررَست، صنوبر گردد





گر که کار آگهی، از بهر دلی کاری کن


تا که کار دل تو نیز ،میسّر گردد...





پروین_اعتصامی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

مدیر تالار فرهنگ و مذهب + خبرنگار انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار فرهنگ و مذهب
تاریخ ثبت‌نام
30/9/20
ارسالی‌ها
1,687
پسندها
2,606
امتیازها
18,473
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • مدیر
  • #50
ای نبرده وصل تو ،روزی به مهمانی مرا


هیچَت افتد کز فراق خویش، بِرهانی مرا؟





در هلاک من چو هجرانت، سبک دستی نکرد


بر درت از بهر وصلست، این گرانجانی مرا





من به پای جست و جوی ،از بهر تو برخاستم


لطف باشد، گر بگیری دست و بنشانی مرا





تو اگر آیی و گرنه ،من ترا خوانم مُدام


من چو نامه، تا نمی آیم نمی خوانی مرا





هر بهاری پیش ازین ،مانند بلبل درخزان


بر نمی آمد نفس ،از بی گلستانی مرا





می زنم بر بوی تو اکنون نوا، چون عندلیب


کاش بشکفتی گلی ،زین بلبل اَلحانی مرا





من چراغ مرده ام، تو مجلس افروزی چو شمع


بر دهانم نِه لبی، تا زنده گردانی مرا





آفتابی در شَرَف، من همچو ماهم در خُسوف


روشنایی نیست، بی آن روی نورانی مرا





از جهان بیزار گشتم ،چون بدیدم کوی دوست


از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

موضوعات مشابه

عقب
بالا