• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های در وصف من، خطاب به فرهاد آذر | آمین کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع آینهـ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 101
  • کاربران تگ شده هیچ

آینهـ

مدیر بازنشسته + شاعر آزمایشی
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/10/22
ارسالی‌ها
104
پسندها
1,117
امتیازها
6,353
مدال‌ها
7
سن
19
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
اگر بخواهم چند کلمه‌ای صحبت کنم باید بگویم این نوشته‌ها در واقع نامه‌هایی هستند به دوستی به نام فرهاد آذر.
این‌ها افکار یک انسان‌اند در قالب نامه. نامه‌ها مربوط به تاریخ های متفاوتی هستند.
در مورد نام دلنوشته هنوز مطمئن نیستم و حتی نمی‌دانم به نوشتن افکار اکتفا کنم یا از جزییات زندگی فرستنده‌ی نامه‌ها و فرهاد آذر بیشتر بگویم و این نامه‌ها بشود داستان این دو نفر.
اگر شما نظری در این مورد دارید خواهشا با من به اشتراک بگذارید.


-لطفا به احترام این دونفر اگر شروع به خواندن این دلنوشته کردید نامه‌ها را کامل بخوانید. و من به احترام شما این دلنوشته را به پایان خواهم رساند، امیدوارم آنگونکه شایسته است به پایان برسد. ...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : آینهـ

ملیکـا

مدیر آزمایشی ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
7/10/21
ارسالی‌ها
678
پسندها
7,517
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg
نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.
درخواست نقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ملیکـا

آینهـ

مدیر بازنشسته + شاعر آزمایشی
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/10/22
ارسالی‌ها
104
پسندها
1,117
امتیازها
6,353
مدال‌ها
7
سن
19
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
۳ مهر، سال۸۲
آذرجان؛
می‌دانی من اشتباه کرده‌ام. در تمام عمر خودم را فریب داده‌ام و شاید بزرگترین موهبت خداوند به ما همین خودفریبی باشد.
دیگر کار به جاهایی کشیده است که درست و غلط خودم را نمی‌فهمم، نمی‌فهمم تمام این حرف‌ها توجیه است یا آن چیزی‌ست که واقعا هست.
به راحتی از آدمیان گذشتم و هرگز تعلق خاطری به هیچ جایی نداشتم، آذر این مرا می‌ترساند و تنها به فرزندی دل بستم که هرگز نداشتم‌اش آخر می‌دانی انسان در زندگی خود باید به جایی به چیزی خودش را پیوند بزند. انسان بدون پیوند خطرناک است، آذر انسان بدون پیوند به راحتی تباه می‌شود و تباه می‌کند من خودم را اینگونه پیوند زدم با چیزی که نبود با چیزی که هرگز به آن نرسیدم و تمام عمر به این طریق خودم را فریب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : آینهـ

آینهـ

مدیر بازنشسته + شاعر آزمایشی
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/10/22
ارسالی‌ها
104
پسندها
1,117
امتیازها
6,353
مدال‌ها
7
سن
19
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
-۱۳ دی، سال ۹۹
در وجود انسان لایه‌هایی تاریک هستند که نمی‌توان آنهارا موشکافی کرد فکر می‌کنم انسان آنگاه متوجه آنها می‌شود که حس می‌کند خودش را نمی‌شناسد یا چیزهایی هست که در مورد آنها مطمئن نیست مانند یک بلاتکلیفی همیشگی.
از اینها بگذریم آذر ، من خسته‌ام برای کشیدن خودم با واژه‌ها مانند یک نقاشی پیچیده و سخت، من دلم برای نقاشی کودکانه تنگ شده است می‌دانی یک زمان از «باد هوهو می‌کند» می‌نوشتم و اکنون نوشتن‌ها پرکشیده است و سخنانم تنها افکاری‌ست که می‌نویسم تا از دستشان بدهم. حیف است سرمایه‌ی آدم در زندگی این‌گونه افکار بی‌سر و ته و در انتها هیچ باشد!
امروز تصمیم گرفتم به آتلیه بروم و با چند عکس ساده با لبخندی بر لب دیوار خانه را به چهره‌ی خودم مزین کنم. آه که خنده‌ام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : آینهـ

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا