شاعر‌پارسی اشعار مهستی گنجوی

  • نویسنده موضوع Hilary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 233
  • بازدیدها 5,202
  • کاربران تگ شده هیچ

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
آن بت که رخش رشک گل و یاسمن است

وز غمزهٔ شوخ فتنهٔ مرد و زن است

دیدم به رهش ز لطف چون آب روان

آن آب روان هنوز در چشم من است
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
با خصم منت همیشه دمسازی‌هاست

با ما سخنت ز روی طنازی‌هاست

ز عز خود و ذلت من بیش مناز

کاندر پس پردهٔ فلک بازی‌هاست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
گیسو به سر زلف تو در خواهم بست

تا بنشینی چو دوش نگریزی م**س.ت

پیش از مستی هر آنچم اندر دل هست

میگویم تا باز نگوئی شد م**س.ت
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
آن کودک نعل‌بند داس اندر دست
چون نعل بر اسب بست از پای نشست
زین نادره‌تر که دید در عالم بست
بدری بسم اسب هلالی بربست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
چون با دل تو نیست … در یک پوست

در چشم تو یکرنگ بود دشمن و دوست

بس بس که شکایت تو ناکرده بهست

رو رو که حکایت تو ناگفته نکوست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
جوله پسری که جان و دل خستهٔ اوست

از تار زلفش تن من بستهٔ اوست

بی پود چو تار زلف در شانه کند

ز آن این تن زار گشته پیوستهٔ اوست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
آتش‌روئی پریر در ما پیوست

دی اب خم ببرد و عهدم بشکست

امروز اگر نه خاک پایش باشم

فردا برون باد بماند در دست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
دل جای غم توست چنان تنگ که هست

گل چاکر روی تو به هر رنگ که هست

از آب دو چشم من بگردد هر شب

جز سنگ دلت هر آسیا سنگ که هست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
چندان که نخواهی غم و رنجوری هست

در دوستیت آفت مهجوری هست

هنگام وداع‌ست چه می‌فرمائی

یک ساعته دیدار تو دستوری هست
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
در خانهٔ تو آن چه مرا شاید نیست

بندی ز دل رمیده بگشاید نیست

گویی همه چیز دارم از مال و منال

آری همه هست آنچه می‌باید نیست
 
امضا : Hilary

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا