Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #261 در دست و دوا هست طبیب من کو؟ فریاد رس حال عجیب من کو؟ جودت به تمام مردم شهر رسید انعام چو عام شد نصیب من کو؟ امضا : Hilary
در دست و دوا هست طبیب من کو؟ فریاد رس حال عجیب من کو؟ جودت به تمام مردم شهر رسید انعام چو عام شد نصیب من کو؟
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #262 اکنون که نماند مایه حشمت و جاه آمد اجل و گرفت ما را سر راه کردیم دراز پای بر بستر مرگ چون دست تصرف ز تعلق کوتاه امضا : Hilary
اکنون که نماند مایه حشمت و جاه آمد اجل و گرفت ما را سر راه کردیم دراز پای بر بستر مرگ چون دست تصرف ز تعلق کوتاه
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #263 چون خامه تو سیاه سازد جامه عنبر بارد ز نوک او برنامه همدست کند عطارد و پروین را آنجا که بنان تو بگیرد خامه امضا : Hilary
چون خامه تو سیاه سازد جامه عنبر بارد ز نوک او برنامه همدست کند عطارد و پروین را آنجا که بنان تو بگیرد خامه
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #264 ای خواجه چه گویم چو نیی فرزانه از شمع شکیبا نبود پروانه عیب است خروس با زن اندر خانه تا خود چه رسد به مردم بیگانه امضا : Hilary
ای خواجه چه گویم چو نیی فرزانه از شمع شکیبا نبود پروانه عیب است خروس با زن اندر خانه تا خود چه رسد به مردم بیگانه
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #265 از چار بلا که دور باد از خانه پرهیز کنند مردم فرزانه از دیوار شکسته و گاو سترگ از زال سلیطه و سگ دیوانه امضا : Hilary
از چار بلا که دور باد از خانه پرهیز کنند مردم فرزانه از دیوار شکسته و گاو سترگ از زال سلیطه و سگ دیوانه
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #266 از نشو و سحاب شد زمین سبزه نمای وز بوی عبیر شد هوا نافه گشای از لاله زرد و سرخ بر پشته کوه عالم علم دو رنگ بر کرد بپای امضا : Hilary
از نشو و سحاب شد زمین سبزه نمای وز بوی عبیر شد هوا نافه گشای از لاله زرد و سرخ بر پشته کوه عالم علم دو رنگ بر کرد بپای
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #267 ای مرگ چه گویم که چه ها ساخته ای پرداخته ای هر آنچه پرداخته ای بس تخت سلاطین که به هم برزده ای بس تاج ملوک کز سر انداخته ای امضا : Hilary
ای مرگ چه گویم که چه ها ساخته ای پرداخته ای هر آنچه پرداخته ای بس تخت سلاطین که به هم برزده ای بس تاج ملوک کز سر انداخته ای
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #268 ای صبح ندانم که چه در یافته ای مشکین قصب از بهر که بشکافته ای خورشید عفاک الله از آنروز که گرم بر تشنه لبان کربلا تافته ای امضا : Hilary
ای صبح ندانم که چه در یافته ای مشکین قصب از بهر که بشکافته ای خورشید عفاک الله از آنروز که گرم بر تشنه لبان کربلا تافته ای
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #269 نازکتر از آبی تو نه از آب و گلی از جان و دلی از آنکه در جان و دلی گر کام دل من ندهی از لب خویش بس خون دلم بریزی از من بحلی امضا : Hilary
نازکتر از آبی تو نه از آب و گلی از جان و دلی از آنکه در جان و دلی گر کام دل من ندهی از لب خویش بس خون دلم بریزی از من بحلی
Hilary کاربر حرفه‌ای کاربر حرفه‌ای تاریخ ثبت‌نام 2/4/17 ارسالی‌ها 2,253 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 سطح 0 7/5/17 نویسنده موضوع #270 ای روشنی دیده بینا چونی ای بلبل خوش لهجه گویا چونی تن های همه فدای تنهایی تو تا در لحد تنگ ، تو تنها چونی امضا : Hilary
ای روشنی دیده بینا چونی ای بلبل خوش لهجه گویا چونی تن های همه فدای تنهایی تو تا در لحد تنگ ، تو تنها چونی
