شاعر‌پارسی اشعار هاتف اصفهانی

  • نویسنده موضوع Elka Shine
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 1,371
  • کاربران تگ شده هیچ

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
دل بوی او سحر ز نسيم صبا شنيد

تا بوی او نسيم صبا از کجا شنيد

بيگانه گفت اگر سخنی در حقم چه باک

این میکشد مرا که ازو آشنا شنيد

رازی که با تو گفتم و آنجا کسی نبود

غير از من و خدا و تو، غير از کجا شنيد

دل سوخت بر منش همه گر سنگ خاره بود

غير از تو هر که حال مرا دید یا شنيد

فرخنده عاشقی که ز دلدار مهربان

گر حرف مهر گفت حدیث وفا شنيد

پيغام حور نشنود از خازن بهشت

گوئی کز آشنا سخن آشنا شنيد

نشنيدی ای دریغ و ندیدی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
در پيش بيدلان جان، قدری چنان ندارد

آری کسی که دل داد پروای جان ندارد

پرسی ز من که دارد؟ زان بینشان نشانی

هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد

یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز

دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد

بر من نه از ترحم کم کرده یار بيداد

تاب جفا ازین بيش در من گمان ندارد

هاتف غلامی تو خواهد بخر به هيچش

این کار اگر ندارد سودی، زیان ندارد
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
شود از باد تا شمشاد گاهی راست گاهی کج

به جلوه سرو قدت باد گاهی راست گاهی کج

ز بهر کندن خارا برای سجدهٔ شيرین

شدی در بيستون فرهاد گاهی راست گاهی کج

عجب نبود کز آهم قامتش در پيچ و تاب افتد

که گردد شاخ گل از باد، گاهی راست گاهی کج

تو دی میرفتی و هاتف به دنبال تو چون سایه

به خاک راه میافتاد گاهی راست گاهی کج
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
ز غمزه، چشم تو یک تير در کمان نگذاشت

که اول از دل مجروح من نشان نگذاشت

ز بیوفایی گل بود مرغ دل آگاه

از آن به گلبن این گلشن آشيان نگذاشت

ز شوق دیدن آن گل، ستم نگر که شدم

رضا به رخنهٔ دیوار و باغبان نگذاشت

رسيد کار به جایی که یار بگذارد

ز لطف بر دل من دستی، آسمان نگذاشت

ز ناز بر دل پير و جوان در این محفل

کدام داغ که آن نازنين جوان نگذاشت

شکایتی ز سگانت نبود هاتف را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
چون شيشهٔ دل نه از ستم آسمان پر است

مينای ما تهی است دل ما از آن پر است

ای عندليب باغ محبت گل وفا

کم جو ز گلبنی که بر آن آشيان پر است

خالی است گر خم فلک از بادهٔ نشاط

غم نيست چون ز می خم پير مغان پر است

سرو تو را به تربيت من چه احتياج

نخل رطب فشان تو را باغبان پر است

جانی نماند ليک اگر جان طلب کنی

بهر تن ضعيف من این نيم جان پر است

هاتف به من ز جور رقيب و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
بوده است یار بی من اگر دوش با رقيب

یا من به قتل میرسم امروز یا رقيب

شکر خدا که مرد به ناکامی و ندید

مرگ مرا که میطلبد از خدا رقيب

با یار شرح درد جدائی چسان دهم

چون یک نفس نمیشود از وی جدا رقيب

هم آشناست با تو و هم محرم ای دریغ

ظلم است با سگ تو بود آشنا رقيب

در عاشقی هزار غم و درد هست و نيست

دردی از این بتر که بود یار با رقيب

با هاتف آنچه کرده که او داند و خدا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
ه قصد کوی تو بیرحم عاشقان ز وطنها

روان شوند فکنده به دوش خویش کفنها

فغان که در همهٔ عمر یک سخن نشنيدی

ز ما و میشنوی زین سبب ز خلق سخنها
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
گل خواهد کرد از گل ما

خاری که شکسته در دل ما

از کوی وفا برون نيائيم

دامنگير است منزل ما

مرغان حرم ز رشک مردند

چون بال فشاند بسمل ما

نام گنهی نبرد تا کشت

ما را به چه جرم قاتل ما

کار دگر از صبا نيامد

جز کشتن شمع محفل ما

بیرحمی برق بين چه پرسی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
ناقه آن محمل نشين چون راند از منزل مرا

جان قفای ناقه رفت و دل پی محمل مرا

بارها گفتم که پيکانش ز دل بيرون کشم

جهدها کردم ولی برنامد این از دل مرا

چاره جو هاتف برای مشکل عشقم ولی

مشکل از تدبير آسان گردد این مشکل مرا
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,953
پسندها
1,619
امتیازها
17,973
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
جان و دلم از عشقت ناشاد و حزین بادا

غمناک چه میخواهی ما را تو چنين بادا

بر کشور جان شاهی ز اندوه دل آگاهی

شادش چو نمیخواهی غمگينتر ازین بادا

هر سرو که افرازد قد پيش تو و نازد

چون سایهات افتاده بر روی زمين بادا

با مدعی از یاری گاهی نظری داری

لطف تو به او باری چون هست همين بادا

جز کلبهٔ من جائی از رخش فرو نایی

یا خانهٔ من جایت یا خانهٔ زین بادا

گر هست وفا گفتی هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا