^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #81 ۱۴) ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست امضا : ^Maryam^
۱۴) ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #82 ۱۵! یکی برزیگرک نالان درین دشت بخون دیدگان آلاله می‌کشت همی کشت و همی گفت ای دریغا بباید کشت و هشت و رفت ازین دشت امضا : ^Maryam^
۱۵! یکی برزیگرک نالان درین دشت بخون دیدگان آلاله می‌کشت همی کشت و همی گفت ای دریغا بباید کشت و هشت و رفت ازین دشت
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #83 ۱۶) خرم کوه و خرم صحرا خرم دشت خرم آنانکه این آلالیان کشت بسی هند و بسی شند و بسی یند همان کوه و همان صحرا همان دشت امضا : ^Maryam^
۱۶) خرم کوه و خرم صحرا خرم دشت خرم آنانکه این آلالیان کشت بسی هند و بسی شند و بسی یند همان کوه و همان صحرا همان دشت
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #84 ۱۷) بهار آیو به صحرا و در و دشت جوانی هم بهاری بود و بگذشت سر قبر جوانان لاله رویه دمی که گلرخان آیند به گلگشت امضا : ^Maryam^
۱۷) بهار آیو به صحرا و در و دشت جوانی هم بهاری بود و بگذشت سر قبر جوانان لاله رویه دمی که گلرخان آیند به گلگشت
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #85 ۱۸) سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت امضا : ^Maryam^
۱۸) سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #86 ۱۹) عزیزا کاسهٔ چشمم سرایت میان هردو چشمم جای پایت از آن ترسم که غافل پا نهی تو نشیند خار مژگانم بپایت امضا : ^Maryam^
۱۹) عزیزا کاسهٔ چشمم سرایت میان هردو چشمم جای پایت از آن ترسم که غافل پا نهی تو نشیند خار مژگانم بپایت
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #87 ۲۰) من آن رندم که گیرم از شهان باج بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج فرو ناید سر مردان به نامرد اگر دارم کشند مانند حلاج امضا : ^Maryam^
۲۰) من آن رندم که گیرم از شهان باج بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج فرو ناید سر مردان به نامرد اگر دارم کشند مانند حلاج
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #88 ۲۲) ته که می‌شی بمو چاره بیاموج که این تاریک شوانرا چون کرم روج کهی واجم که کی این روج آیو کهی واجم که هرگز وا نه‌ای روج امضا : ^Maryam^
۲۲) ته که می‌شی بمو چاره بیاموج که این تاریک شوانرا چون کرم روج کهی واجم که کی این روج آیو کهی واجم که هرگز وا نه‌ای روج
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #89 ۲۳) زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد امضا : ^Maryam^
۲۳) زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
^Maryam^ مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبت‌نام 9/7/17 ارسالی‌ها 2,442 پسندها 3,754 امتیازها 28,773 مدال‌ها 4 سطح 10 9/7/17 #90 ۲۴) گیج و ویجم که کافر گیج میراد چنان گیجم که کافر هم موی ناد بر این آئین که مو را جان و دل داد شمع و پروانه را پرویج میداد امضا : ^Maryam^
۲۴) گیج و ویجم که کافر گیج میراد چنان گیجم که کافر هم موی ناد بر این آئین که مو را جان و دل داد شمع و پروانه را پرویج میداد
