شاعر‌پارسی اشعار صائب تبریزی

  • نویسنده موضوع « «N¡lOo£aR»»
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 121
  • بازدیدها 4,248
  • کاربران تگ شده هیچ

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #111
زان خرمن گل حاصل ما دامن چیده است
زان سیب ذقن قسمت ما دست بریده است

ما را ز شب وصل چه حاصل که تو از ناز
تا باز کنی بند قبا صبح دمیده است

چون خضر شود سبز به هر جا که نهد پای
هر سوخته جانی که عقیق تو مکیده است

ما در چه شماریم؛ که خورشید جهان‌تاب
گردن به تماشای تو از صبح کشیده است

شد عمر و نشد سیر دل ما ز تپیدن
این قطره خون از سر تیغ که چکیده است

عمری است خبر از دل و دلدار ندارم
با شیشه پریزاد من از دست پریده است

صائب چه کنی پای طلب آبله فرسود
هر کس به مقامی که رسیده است، رسیده است
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #112
سخت می‌خواهم که در آغوش تنگ آرم تو را
هر قدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم تو را

عمرها شد تا کمندِ آه را چین می‌کنم
بر امید آن که روزی در کمند آرم تو را

از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن، روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم تو را

در سر مستی گر از زانوی من بالین کنی
بوسه در لعل ش*ر..اب آلود، نگذارم تو را

می‌شود نیلوفری از برگ گل، اندام تو
من به جرأت در بغل چون تنگ افشارم تو را؟

از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست
دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم تو را

ناشنیدن می‌شود مهر دهانم، بی سخن
گر غباری هست بر خاطر ز گفتارم تو را

از رهایی هر زمان، بودم اسیر عالمی
فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم تو را

ای که می‌پرسی چه پیش آمد که پیدا نیستی؟
خویشتن را کرده ام گم، تا طلبکارم تو را

از من ای آرام جان، احوال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #113
به ساغر نقل کرد از خم، ش*ر..اب آهسته آهسته
برآمد از پسِ کوه آفتاب آهسته آهسته

فریب روی آتشناک او خوردم، ندانستم
که خواهد خورد خونم چون کباب آهسته آهسته

ز بس در پرده افسانه با او حال خود گفتم
گران گشتم به چشمش همچو خواب آهسته آهسته

سرایی را که صاحب نیست، ویرانی است معمارش
دلِ بی عشق، می‌گردد خراب آهسته آهسته

به این خرسندم از نسیان روزافزون پیری‌ها
که از دل می‌برد یاد شباب آهسته آهسته

دلی نگذاشت در من وعده‌های پوچ او صائب
شکست این کشتی از موجِ سراب آهسته آهسته
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #114
دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است
که اگر بازستانند، دو چندان گردد
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #115
هر که پا کج می‌گذارد ما دل خود می‌خوریم
شیشه ناموس عالم در بغل داریم ما
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #116
دود اگر بالا نشیند، کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد،گر چه او بالاتر است
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #117
لب نهادم به لب یار و سپردم جان را
تا به امروز بدین مرگ نمرد است کسی
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #118
من از بی‏‌قدری خار سر دیوار دانستم
كه ناكس كس نمی‏گردد از این بالانشینی‌ها
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #119
چون گره بگشایی از مو، شام گردد صبح‌ها
پرده چون بگشایی از رو، صبح گردد شام‌ها
 

⒨⒪⒣⒜⒨⒨⒜⒟.⒮

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
94
پسندها
303
امتیازها
2,713
مدال‌ها
1
سطح
3
 
  • #120
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله بیت بود فاصله ما
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا