شاعر‌پارسی اشعار کسایی مروزی

  • نویسنده موضوع Hilary
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 30
  • بازدیدها 1,353
  • کاربران تگ شده هیچ

Hilary

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
2,253
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #31


به سیصد و چهل یک رسید نوبت سال

چهارشنبه و سه روز باقی از شوال

بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم

سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال

ستوروار بدین سان گذاشتم همه عمر

که بَرده گشتهٔ فرزندم و اسیر عیال

به کف چه دارم از این پنجَه شمرده تمام

شمارنامهٔ با صدهزار گونه وبال

من این شمار آخر چگونه فصل کنم

که ابتداش دروغ است و انتهاش مُحال

درم خریدهٔ آزم ، ستم رسیدهٔ حرص

نشانهٔ حَدَثانم ، شکار ذلّ سؤال

دریغ فر جوانی ، دریغ عمر لطیف

دریغ صورت نیکو ، دریغ حسن و جمال !

کجا شد آن همه خوبی ، کجا شد آن همه عشق ؟

کجا شد آن همه نیرو ، کجا شد آن همه حال ؟

سرم به گونهٔ شیر است و دل به گونهٔ قیر

رخم به گونهٔ نیل است و تن به گونهٔ نال

نهیب مرگ بلرزاندم همی شب و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Shaparak

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا