شاعر‌پارسی اشعار قیصر امین پور

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #121
دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #122
حرف‌های ما هنوز ناتمام…

تا نگاه می‌کنی

وقت رفتن است،

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه باخبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود

آی…

ای دریغ و حسرتِ همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می‌شود!
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #123
لحظه های زندگی
مثل چشمه مثل رود
گاه می جوشد ز سنگ
گاه می خواند سرود

سر به ساحل می زند
موج شط زندگی
لحظه ها چون نقطه ها
روی خط زندگی

می رود هر دم به پیش
کاروان لحظه ها
مقصد این کاروان
جاده ای بی انتها

لحظه های زندگی
چون قطاری در عبور
ایستگاه این قطار
بین تاریکی و نور

گاه در راهی سیاه
گاه روی خط نور
گاه نزدیک خدا
گاه از او دورِ دور
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #124
شعر اگر عشق نبود قیصر امین پور

از غم خبری نبود اگر عشق نبود

دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟

بی رنگتر از نقطه ی موهومی بود

این دایره ی کبود اگر عشق نبود

از آینه ها غبار خاموشی را

عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟

در سینه ی هر سنگ دلی در تپش است

از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟

دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی

تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #125
چه اسفندها… آه!

چه اسفندها دود کردیم!

برای تو ای روز اردیبهشتی

که گفتند: این روزها می‌رسی

از همین راه!
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #126

قطار می‌رود

تو می‌روی

تمام ایستگاه می‌رود

و من چقدر ساده‌ام

که سال‌های سال

در انتظار تو

کنار این قطارِ رفته ایستاده‌ام

و همچنان

به نرده‌های ایستگاه رفته

تکیه داده‌ام!
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #127
شهیدی كه بر خاک می‌خفت

چنین در دلش گفت:

«اگر فتح این است

که دشمن شکست،

چرا همچنان دشمنی هست؟»
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #128
مرا

به جشن تولد

فراخوانده بودند

چرا

سر از مجلس ختم

درآورده‌ام؟
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #129
دلم را ورق می‌ زنم

به دنبال نامی که گم شد

در اوراق زرد و پراکنده این کتاب قدیمی

به دنبال نامی که من

من شعرهایم که من هست و من نیست

به دنبال نامی که تو

توی آشنا، ناشناس تمام غزل‌ها

به دنبال نامی که او

به دنبال اویی که کو؟
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/8/18
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,781
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #130
نه چندان بزرگم

که کوچک بیابم خودم را

نه آنقدر کوچک

که خود را بزرگ…

گریز از میان‌مایگی

آرزویی بزرگ است؟
 
امضا : fatemeh^_^

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا