- تاریخ ثبتنام
- 22/5/21
- ارسالیها
- 370
- پسندها
- 1,028
- امتیازها
- 6,963
- مدالها
- 9
سطح
9
- نویسنده موضوع
- #101
انگار که از تو چشمام سوالمو خوند، جلوم وایساد و دستش رو گرفت جلوم و گفت:
- افتخار رقص میدید لیدی؟
ای جان! لبمو که داشت رو به گشاد شدن میرفت جمع کردم و با لبخند ملیح دستمو تو دستش گذاشتم و از جام بلند شدم و با هم رفتیم تو پیست رقص.
" از اول اشتباه بود
که مال هم نمیشیم
برگ زمونه برگشت
که جون و دل یکی شیم
شاید با دوری پیش رفت
ولی یه جوری پیش رفت
که عشق زندگیم شی
بد به دل راه نده من پیشتم
صد دفعه قربون صدقت میشه رفتت
وای که میمیرم واسه تو من یکی
جونمو میدم میدم تو یه جونم بگی
همسفر باشی بهشتم تهش
تورو ببینم نمیخوابم شبش
وای که میمیرم واسه تو
من یکی جونمو میدم تا یه جونم بگی
عشق منی تهش تو
دل من همدمش تو
اونی که خواستمش تو
تورو از آسمون اون بالاسری فرستاد
واسه خوب و بدش شکر
شاید...
- افتخار رقص میدید لیدی؟
ای جان! لبمو که داشت رو به گشاد شدن میرفت جمع کردم و با لبخند ملیح دستمو تو دستش گذاشتم و از جام بلند شدم و با هم رفتیم تو پیست رقص.
" از اول اشتباه بود
که مال هم نمیشیم
برگ زمونه برگشت
که جون و دل یکی شیم
شاید با دوری پیش رفت
ولی یه جوری پیش رفت
که عشق زندگیم شی
بد به دل راه نده من پیشتم
صد دفعه قربون صدقت میشه رفتت
وای که میمیرم واسه تو من یکی
جونمو میدم میدم تو یه جونم بگی
همسفر باشی بهشتم تهش
تورو ببینم نمیخوابم شبش
وای که میمیرم واسه تو
من یکی جونمو میدم تا یه جونم بگی
عشق منی تهش تو
دل من همدمش تو
اونی که خواستمش تو
تورو از آسمون اون بالاسری فرستاد
واسه خوب و بدش شکر
شاید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.